بسیاری این شایعه را تکرار می‌کنند که مغز انسان آن‌قدر بزرگ و پیچیده است که هر قدر هم از آن استفاده شود،‌ باز فقط ده درصد از آن به کار گرفته می‌شود و 90 درصد بقیه بدون استفاده می‌ماند. آیا این شایعه درست است؟

 شاید شما هم تا به حال این جمله را شنیده باشید که آدم‌ها فقط از 10 درصد مغزشان استفاده می‌کنند. خیلی‌ها از این جمله برای نشان دادن بزرگی و توانمندی‌های مغز انسان استفاده می‌کنند و با تاکید هم می‌گویند که هر‌قدر هم که از مغزت استفاده کنی، باز 90 درصد آن بدون استفاده می‌ماند. اما چه‌قدر این ادعا درست است؟
به گزارش لایفز لیتل میستریز، ریشه این شایعه مشخص نیست و کسی نمی‌داند که از کجا آمده است. اما نتیجه تحقیقات روشن است: تصاویری که از مغز گرفته شده، به وضوح نشان می‌دهد که ما از اکثریت مغز خود استفاده می‌کنیم. البته همان‌طور که انسان به طور همزمان از همه ماهیچه‌های بدنش استفاده نمی‌کند، در هر لحظه تمامی بخش‌های مغز با هم مشغول فعالیت نیستند.
از سوی دیگر، از دیدگاه فرگشتی هم که به این ادعا نگاه کنیم، به نظر بی‌معنا می‌رسد، در مورد سایر اندام‌های بدن،‌ مثل قلب، ریه‌ها یا کبد، انسان تنها از 10 درصد آن‌ها استفاده نمی‌کند،‌ پس چرا باید در مورد مغز جریان متفاوت باشد و فقط از 10 درصد از مغزش استفاده کند؟ شاید کسانی که با این که خوب می‌دانند حرف چه کسی قابل اعتماد‌تر است، ‌اما باز چنین شایعه‌هایی را دنبال می‌کنند و تکرار می‌کنند، خودشان فقط از 10 درصد از مغزشان استفاده می‌کنند!


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 16 مهر 1392برچسب:, | 15:19 | نویسنده : مهدي مهدوي |


   

کنث اپل (Kenneth Appel) یکی از اولین ریاضیدانانی که با استفاده از رایانه موفق به اثبات یک قضیه مشهور ریاضی شد، در سن 80 سالگی درگذشت.
 
اپل در سال 1979، قضیه چهار رنگ را اثبات کرد. بر اساس این قضیه، می‌توان فقط با استفاده از چهار رنگ و بدون مرزبندی قلمروها با رنگ یکسان، یک نقشه را رنگ‌آمیزی کرد.
 
این قضیه نخستین بار در سال 1852 توسط یک نقشه‌کش انگلیسی مطرح شد و گرچه حقیقی‌بودن آن بدیهی به نظر می‌رسید، اما دهه‌ها ذهن ریاضی‌دانان را به خود مشغول کرده بود.
 
برای اثبات آن، اپل و همکارانش ابتدا نشان دادند که تمامی نقشه‌های ممکن را می‌توان به مجموعه‌ای از یک هزار و 936 شکل کاهش داد. آنها سپس برای ثابت‌کردن این قضیه، تمامی این اشکال را با استفاده از ابررایانه IBM آزمایش کردند.
 
در آن زمان این ابررایانه یک اتاق کامل را اشغال می‌کرد، اما قدرت آن از یک گوشی‌هوشمند امروزی کمتر بود.
 
استفاده از ابرکامپیوتر برای اثبات یک قضیه ریاضی در آن زمان موفقیتی بزرگ به شمار می‌رفت.
 
نیویورک تایمز تاریخ مرگ این ریاضیدانان را 19 آوریل اعلام کرده است.


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, | 15:19 | نویسنده : مهدي مهدوي |

   

تصور کنید می‌خواهید ثابت کنید بی‌نهایت زوج عدد اول وجود دارد که تفاضل‌شان 2 است؛ به جای آن ثابت می‌کنید بی‌نهایت زوج عدد اول وجود دارد که تفاضل‌شان کمتر از 70,000,000 است. این بزرگ‌ترین کشف ریاضی سال‌های اخیر است.

تصور کنید قرار است ثابت کنید تعداد نامتناهی زوج عدد اول وجود دارند که تفاضل آنها دو واحد است. به جای آن ثابت می‌کنید تعداد نامتناهی زوج عدد اول وجود دارد که تفاضل آنها کمتر از 70 میلیون رقم است. آیا فکر می‌کنید این شکستی مفتضحانه است و بهتر است درباره آن سکوت کنید؟ اگر این طور فکر می‌کنید چیزی از دنیای شگفت‌انگیز ریاضیات نمی‌دانید.
اگر داستان آلیس در سرزمین عجایب را خوانده باشید حتما با لانه خرگوش آشنا هستید. آلیس، در یک عصر تابستانی خرگوشی را دنبال می‌کند و به دنبال او قدم به لانهاش می‌گذارد و بلافاصله جهانش تغییر می‌کند، هیچ‌چیز آن طوری نیست که به نظر می‌آمد باید باشد. در این دنیا اولویت‌ها و منطق‌ها و رفتارها تغییر می‌کند. آلیس همان آلیس است، اما با قدم نهادن در لانه خرگوش دیدش به جهان تغییر می‌کند و از دل آن است که می‌تواند جهان‌های جدیدی را نه تنها برای خود کشف کند که خوانندگان این داستان را به کشف دنیایی فراسوی روزمرگی راهنمایی کند.
این لانه افسانه‌ای خرگوش فقط زاییده ذهن ریاضی‌دانی با نام مستعار لوییس کرول نیست که داستانی را هنگام قایق‌رانی برای شاگردش تعریف کرده است. در دنیای واقعی دروازه‌های زیادی وجود دارد که وقتی قدم به آن بگذارید دنیای متفاوتی در برابر چشمان شما شکل می‌گیرد؛ دنیایی که اگر بیش از اندازه به روزمرگی معتاد شده باشید به همان اندازه برایتان شگفت‌انگیز و معجزه‌آسا خواهد بود. ریاضیات یکی از این حفره‌های جادویی جهان است، دنیایی برآمده از منطق که تفسیرگر جهان ماست و رشد و پیشرفتش و فضا و ساختارش ساز و کار ویژه خود را دارد. وقتی به این دنیا وارد می‌شوید آن‌چه در ابتدای این متن خواندید دیگر شکست به شمار نمی‌رود بلکه موفقیتی تاریخی و یکی از مهم‌ترین کشف‌های ریاضیاتی معاصر بدل می‌شود.

 

امن‌ترین اعداد جهانزمانی کارل گاوس ریاضیات را ملکه علوم و نظریه اعداد را ملکه ریاضیات نامیده بود. شاید اگر اعداد اول را از محترم ترین ساکنان قلمرو این ملکه بشماریم سخنی به زیاده نگفته باشیم. اعداد اول اعداد مهمی هستند. نه فقط به این دلیل که امروز بخش بزرگی از اطمینانی که ما به رمزنگاری در کارهای روزمره داریم (مانند تراکنش‌های بانکی یا خرید‌های اینترنتی با کمک کارت‌های اعتباری) به خاطر استفاده از این اعداد است، بلکه به دلیل ماهیت و جایگاهی که در بین اعداد طبیعی دارند مهم به شمار می‌روند. اعداد طبیعی همان اعداد آشنایی هستند که هنگام شمارش به کار می‌بریم، از یک شروع می‌شوند و به ترتیب هر بار یکی به آنها افزوده می‌شود و مجموعه ای مانند ...و3و2و1 می‌سازند که به طور نامتناهی ادامه می‌یابد. در این بین بعضی از اعداد وجود دارند (غیر از 1) که فقط می‌توان آنها را به خودشان و به 1 تقسیم کرد. مثلا شما عدد 6 را می‌توانید به 1، 2، 3 و 6 تقسیم کنید و باقی مانده شما صفر شود؛ اما عددی مانند 3 فقط قابل تقسیم به 3 و 1 است همین‌طور عددی مانند 11، 17 یا 1- 2195,000× 2,003,663,613. چنین اعداد طبیعی را که تنها قابل تقسیم بر خود و یک هستند، اعداد اول می‌نامند.

شما به راحتی می‌توانید چندین عدد اول را بشمارید، 2،3،5،7،11،13،17،19،23و ... اما هرچقدر اعداد طبیعی بزرگ‌تر می‌شوند فراوانی و یا چگالی (تعداد اعداد اول در یک فاصله مشخص) نیز کاهش می‌یابد. هنوز فرمولی پیدا نشده که بتواند اعداد اول را تولید کند و هنوز دقیق نمی‌دانیم که توزیع این اعداد در بین اعداد طبیعی چگونه است. آیا با اضافه شدن به اعداد طبیعی ممکن است به جایی برسیم که فاصله میان دو عدد اول متوالی نیز به سمت بی نهایت میل کند و به جایی برسیم که هیچ دو عدد اول نزدیک به همی را نتوانیم پیدا کنیم؟

 

یک فرض قدیمییک فرض قدیمی باعث می‌شود ریاضی‌دان‌ها خوش‌بین باشند که چنین اتفاقی نمی‌افتد. این فرض که قدمت آن به دوران اقلیدس (سده سوم پیش از میلاد) می‌رسد، بیان می‌کند که تعداد نامتناهی زوج عدد اول (دو عدد اول) وجود دارند که فاصله آنها تنها دو واحد است. مثلا 3 و 5 را در نظر بگیرید این دو عدد هر دو اول هستند و تنها دو واحد با هم فاصله دارند. 11 و 13 نیز همین ویژگی را دارند همین‌طور 17 و 19 و همینطور دو رقم  1- 2195,000× 2,003,663,613 و 1+ 2195,000× 2,003,663,613. حال سوال اینجاست که آیا چنین زوج اعدادی را می‌توان وقتی اعضای رشته اعداد طبیعی به اندازه کافی بزرگ باشند هم پیدا کرد؟ اگر این طور باشد باید تعداد نامتناهی از این زوج اعداد وجود داشته باشد.
این فرض هنوز هم یکی از قدیمی‌ترین مسایل حل نشده ریاضیات است. علت این‌که به آن حدس می‌گویند، این است که اگرچه تا الان ریاضی‌دان‌ها نتوانسته‌اند وجود تعداد نامتناهی از این زوج‌ها را ثابت کنند، نتوانسته‌اند عدم وجود آنها را نیز ثابت کنند و در عین حال آن مقداری از اعداد اول را که پیدا کرده‌اند در بردارنده چنین زوج اعدادی هستند. چون در ریاضیات یا یک گزاره درست است و یا نیست؛ پس تا زمان اثبات و یا رد منطقی و ریاضی، این گزاره به عنوان فرض باقی می‌ماند.
تلاش‌ها برای بررسی این وضعیت و رسیدن به نتیجه ای مناسب در سال 2005/1384 به اوج خود رسید. در این سال دنیل گلدستون از دانشگاه سن‌خوزه به همراه دو همکارش با انتشار مقاله‌ای نشان دادند تعداد نامتناهی زوج عدد اول وجود دارد که فاصله آنها حداکثر 16 واحد است. این گام بزرگی به شمار می‌رفت و می‌توانست ریاضی‌دان‌ها را در رسیدن به اثباتی برای نشان دادن وجود تعداد نا‌متناهی زوج عدد اول با فاصله دو رقمی امیدوار کند؛ اما در این اثبات از فرض دیگری استفاده شده بود که خود آن فرض هنوز اثبات نشده است.

 

یک جهش بزرگ
به گزارش نیچر
، وقتی ایتانگ ژانگ (Yitang Zhang ، صاحب تصویر به نمایش درآمده در آغاز متن) ریاضی‌دان دانشگاه نیوهمپ‌شایر نتیجه تحقیق خود را برای گروهی از همکارانش ارایه کرد و وقتی که ریاضی‌دان‌های پیشرو در این زمینه مقاله وی را مشاهده کردند، این احتمال مطرح شد که گام غول‌آسایی در حل این مساله تاریخی و مهم ریاضیاتی برداشته شده باشد. به نظر می‌آید او بدون آن‌که از هیچ فرض تاییدنشده‌ای کمک گرفته باشد و بدون آن‌که ایراد و نقص آشکاری در روش کارش مشاهده شود، توانسته است ثابت کند که تعداد نامتناهی زوج عدد اول وجود دارند که حداکثر فاصله آنها از هم 70 میلیون واحد است.
شاید به نظر خیلی امیدوارکننده نباشد وقتی به دنبال زوج اعدادی با اختلاف دو واحد باشید و به جای آن به تفاوت 70 میلیون واحدی مواجه می‌شوید؛ اما به یاد داشته باشید شما در دنیای شگفت‌انگیز ریاضیات هستید. مدتهاست از آستانه لانه خرگوش عبور کرده‌اید و باید قوانین این دنیا را بپذیرید. اگر این روش از پس بررسی‌های دقیق ریاضی‌دانان سربلند خارج شود، موفقیتی بزرگ به شمار می‌رود. درست است که 70 میلیون واحد فاصله به نظر خیلی زیاد می‌آید، اما درنهایت فاصله‌ای معنی‌دار و محدود است؛ یعنی ما توانسته‌ایم تعداد نامتناهی زوج عدد اول پیدا کنیم که فاصله میان آنها کمتر از مرزی مشخص است. این مرز اکنون به نظر می‌رسد 70 میلیون باشد.
گلدستاین که خودش در تحقیق اخیر نقشی نداشته اما یکی از ریاضی‌دان‌های فعال در زمینه اعداد اول است، می‌گوید: «انتظار ندارم این روش را بتوان به گونه‌ای به کار برد که در نهایت ما را به صورت اصلی فرض که زوج اعداد با فاصله دو رقم است برساند. اما واقعیت این است که باورم نمی‌شد در زمانی که زنده هستم شاهد چنین پیشرفتی باشم.»
این اثبات (اگر تایید شود) در نهایت دید بهتری نسبت به توزیع اعداد اول در اختیار ریاضی‌دان‌ها قرار می‌دهد و به شناخت آنها از اعداد اول کمک می‌کند. شاید بپرسید این‌ها به چه کار روزمره ما می‌آید؟ شاید برای کسانی که بیرون لانه خرگوش ایستاده‌اند و مشغول خواندن روزنامه‌ای از خبرهای روز هستند، کارآیی نداشته باشد اما این ریاضی‌دانان هستند که در ناب‌ترین شکل ممکن به بررسی و کشف ساختمان موجودی مشغولند که جهان ما و دنیای ما و اندیشه ما براساس آن بنا شده است.


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 27 مهر 1392برچسب:, | 15:17 | نویسنده : مهدي مهدوي |

سوالات درس ریاضی کلاس سوم ۱-در عدد 26749 ارزش مکانی 7 چیست ؟ الف )صدگان ب )یکان هزار ج )دهگان 2- یکان عددی 8،صدگان آن 5 دهگان آن 2 و یکان هزار آن 6 است . این عدد کدام است ؟ الف )6528 ب )5286 ج )6285 3- 14 یکی و 6 ده تایی با کدام عدد برابر است ؟ الف )7 ده تایی و 4 یکی ب )4 ده تایی و 16 یکی ج )5 ده تایی و 4 یکی 4- پاسخ جمع 700 و 254 کدام است؟ الف )954 ب )1540 ج )945 5- قوطی کبریت با کدام شکل شبیه است ؟ الف )مکعب ب )مکعب مستطیل ج )مستطیل 6- برای امتحان تفریق کدام مورد صحیح است ؟ الف )جمع عدد اول و عدد دوم ب )جمع عدد دوم و باقی مانده ج )جمع عدد اول و باقی مانده 7- 4 کیلومتر چند متر است ؟ الف )4000 متر ب )400 متر ج )40 متر 8- کتاب احمد 150 صفحه دارد . اگر او دو بار کتاب را بخواند و هر بار 25 صفحه خواند باشد ، چند صفحه دیگر باقی مانده تا بخواند؟ الف )50 ب )100 ج )70 9- اگر بزرگترین عدد رقمی را با کوچکترین عدد رقمی جمع کنیم پاسخ کدام است ؟ الف )9999 ب )1999 ج )100 10- هشت ضلعی چند پاره خط دارد ؟ الف )7 تا ب )8 تا ج )9 تا 11- پنج ضلعی چند قطر دارد ؟ الف )7 قطر ب )5 قطر ج )3 قطر 12- هر مسلمان در یک شبانه روز 5 نوبت نماز می خواند.در سه شبانه روز چند نوبت نماز می خواند ؟ الف )15 نوبت ب )20 نوبت ج )25 نوبت 13- اگر حسین 3 سکه 7 ریالی و 5 که 2 ریالی از پدرش گرفته باشد او چقدر پول از پدرش گرفته است ؟ الف )30 ریال ب )31 ریال ج )28 ریال 14- جرم دو بسته چای 500 گرمی چند کیلوگرم است ؟ الف )5 کیلو گرم ب )1 کیلو گرم ج )2 کیلو گرم 15- ساعت 15 یعنی چند بعد از ظهر ؟ الف )3 ب )5 ج )1 16- یک سوم یعنی : الف )نصف ب )ثلث ج )ربع 17- از یک شکل پنج قسمتی 2 قسمت آن را رنگ زده ایم،چه کسری رنگ شده است؟ الف )دو پنجم ب )سه پنجم ج )یک پنجم 18- کدام یک از عددها بر 2 قابل قسمت است؟ الف )23 ب )35 ج )12 19- برای پیدا کردن خارج قسمت 35 تقسیم بر 7 کدام ضرب مناسب است ؟ الف )7*4 ب )7*5 ج )7*6 20- کدام عدد مضرب 4 است ؟ الف )7 ب )12 ج )13 21- پاسخ 2*243 کدام است ؟ الف )486 ب )468 ج )648 22- حسی می خواهد کتاب درسی را اندازه گیری کند از کدام واحد باید استفاده نماید؟ الف )سانتی متر ب )کیلومتر ج )متر 23- طول کلاس سوم دبستان امام حسن(ع) 8 متر و عرض آن 5 نتر است.مساحت کلاس سوم چقدر است؟ الف )42 متر ب )40 متر ج )32 متر 24-حسین مستطیلی کشیده است.بترتیب چند نقطه تقاطع دارد؟چند خط موازی دارد؟چند خط تقارن دارد؟ الف )4-2-2 ب )4-3-2 ج )2-3-4 25- مثلث متساوی الساقین چند ضلع هم اندازه دارد؟ الف )سه ضلع ب )دو ضلع ج )چهار ضلع 26- 48 نفر از دانش آموزان دبستان ابن سینا برای رفتن به اردو گروه بندی شدند اگر 8 گروه تشکیل شده باشد در هرگروه چند نفر قرار دارند ؟ الف )5 دانش آموز ب )6 دانش آموز ج )7 دانش آموز


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, | 12:24 | نویسنده : مهدي مهدوي |
 

در قرن نوزدهم دو رياضيدان بزرگ به نام «لباچفسكى» و «ريمان» دو نظام هندسى را صورت بندى كردند كه هندسه را از سيطره اقليدس خارج مى كرد. صورت بندى «اقليدس» از هندسه تا قرن نوزدهم پررونق ترين كالاى فكرى بود و پنداشته مى شد كه نظام اقليدس يگانه نظامى است كه امكان پذير است. اين نظام بى چون و چرا توصيفى درست از جهان انگاشته مى شد. هندسه اقليدسى مدلى براى ساختار نظريه هاى علمى بود و نيوتن و ديگر دانشمندان از آن پيروى مى كردند. هندسه اقليدسى بر پنج اصل موضوعه استوار است و قضاياى هندسه با توجه به اين پنج اصل اثبات مى شوند. اصل موضوعه پنجم اقليدس مى گويد: «به ازاى هر خط و نقطه اى خارج آن خط، يك خط و تنها يك خط به موازات آن خط مفروض مى تواند از آن نقطه عبور كند.» آلبرت انيشتين

هندسه «لباچفسكى» و هندسه «ريمانى» اين اصل موضوعه پنجم را مورد ترديد قرار دادند. در هندسه «ريمانى» ممكن است خط صافى كه موازى خط مفروض باشد از نقطه مورد نظر عبور نكند و در هندسه «لباچفسكى» ممكن است بيش از يك خط از آن نقطه عبور كند. با اندكى تسامح مى توان گفت اين دو هندسه منحنى وار هستند. بدين معنا كه كوتاه ترين فاصله بين دو نقطه يك منحنى است.
هندسه اقليدسى فضايى را مفروض مى گيرد كه هيچ گونه خميدگى و انحنا ندارد. اما نظام هندسى لباچفسكى و ريمانى اين خميدگى را مفروض مى گيرند. (مانند سطح يك كره) همچنين در هندسه هاى نااقليدسى جمع زواياى مثلث برابر با 180 درجه نيست. (در هندسه اقليدسى جمع زواياى مثلث برابر 180 درجه است.) ظهور اين هندسه هاى عجيب و غريب براى رياضيدانان جالب توجه بود اما اهميت آنها وقتى روشن شد كه نسبيت عام اينشتين توسط بيشتر فيزيكدانان به عنوان جايگزينى براى نظريه نيوتن از مكان، زمان و گرانش پذيرفته شد. چون صورت بندى نسبيت عام اينشتين مبتنى بر هندسه «ريمانى» است. در اين نظريه هندسه زمان و مكان به جاى آن كه صاف باشد منحنى است.
نظريه نسبيت خاص اينشتين تمايز آشكارى ميان رياضيات محض و رياضيات كاربردى است. هندسه محض مطالعه سيستم هاى رياضى مختلف است كه به وسيله نظام هاى اصول موضوعه متفاوتى توصيف شده اند. برخى از آنها چندبعدى و يا حتى "ان" بعدى هستند. اما هندسه محض انتزاعى است و هيچ ربطى با جهان مادى ندارد يعنى فقط به روابط مفاهيم رياضى با همديگر، بدون ارجاع به تجربه مى پردازد. هندسه كاربردى، كاربرد رياضيات در واقعيت است. هندسه كاربردى به وسيله تجربه فراگرفته مى شود و مفاهيم انتزاعى برحسب عناصرى تفسير مى شوند كه بازتاب جهان تجربه اند. نظريه نسبيت، تفسيرى منسجم از مفهوم حركت، زمان و مكان به ما مى دهد. اينشتين براى تبيين حركت نور از هندسه نااقليدسى استفاده كرد. بدين منظور هندسه «ريمانى» را برگزيد.
هندسه اقليدسى براى دستگاهى مشتمل بر خط هاى راست در يك صفحه طرح ريزى شده است اما در عالم واقع يك چنين خط هاى راستى وجود ندارد. اينشتين معتقد بود امور واقع هندسه ريمانى را اقتضا كرده اند. نور بر اثر ميدان هاى گرانشى خميده شده و به صورت منحنى در مى آيد يعنى سير نور مستقيم نيست بلكه به صورت منحنى ها و دايره هاى عظيمى است كه سطح كرات آنها را پديد آورده اند. نور به سبب ميدان هاى گرانشى كه بر اثر اجرام آسمانى پديد مى آيد خط سيرى منحنى دارد. براساس نسبيت عام نور در راستاى كوتاه ترين خطوط بين نقاط حركت مى كند اما گاهى اين خطوط منحنى هستند چون حضور ماده موجب انحنا در مكان - زمان مى شود.
در نظريه نسبيت عام گرانش يك نيرو نيست بلكه نامى است كه ما به اثر انحناى زمان _ مكان بر حركت اشيا اطلاق مى كنيم. آزمون هاى عملى ثابت كردند كه شالوده عالم نااقليدسى است و شايد نظريه نسبيت عام بهترين راهنمايى باشد كه ما با آن مى توانيم اشيا را مشاهده كنيم. اما مدافعين هندسه اقليدسى معتقد بودند كه به وسيله آزمايش نمى توان تصميم گرفت كه ساختار هندسى جهان اقليدسى است يا نااقليدسى. چون مى توان نيروهايى به سيستم مبتنى بر هندسه اقليدسى اضافه كرد به طورى كه شبيه اثرات ساختار نااقليدسى باشد. نيروهايى كه اندازه گيرى هاى ما از طول و زمان را چنان تغيير دهند كه پديده هايى سازگار با زمان - مكان خميده به وجود آيد. اين نظريه به «قراردادگرايى» مشهور است كه نخستين بار از طرف رياضيدان و فيزيكدان فرانسوى «هنرى پوانكاره» ابراز شد. اما نظريه هايى كه بدين طريق به دست مى آوريم ممكن است كاملاً جعلى و موقتى باشند. اما دلايل كافى براى رد آنها وجود دارد؟


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 مهر 1392برچسب:, | 12:12 | نویسنده : مهدي مهدوي |
 
برای پیدا کردن زاویه بین عقربه ساعت شمار و دقیقه شمار از فرمول زیر استفاده میشود.اگر پس از محاسبه زاویه از 180 درجه بیشتر شد عدد حاصل رو از 360 کم کنید تا زاویه به دست باید.


زاویه بین دو عقربه برابر است با:                                                   

                                               (  30*ساعت -5/5 *دقیقه)

مثلا برای ساعت 12:20  عدد 5/5 را در 20 و30را 12 ضرب کنید. و حاصل ضرب ها را از هم کم کنید.پاسخ زاویه بین عقربه ها میشه

توجه:فرمول را از سمت چپ بخوانید

 

 


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, | 9:27 | نویسنده : مهدي مهدوي |
 

 

 

 

 

نیکلای ایوانویچ لباچفسکی (Lobachevsky, Nikolay Ivanovich) از جمله اولین کسانی بود که قواعد هندسه اقلیدسی را که بیش از 2000 سال بر علوم مختلف ریاضی و فیزیک حاکم بود درهم شکست. کسی باورش نمی شد هنگامی که اروپا مرکز علم بود شخصی در گوشه ای از روسیه بتواند پایه های هندسه اقلیدسی را به لرزه در بیاورد و پایه های علم در قرن نوزدهم را پی ریزی کند.


خیال نداریم راجع به خود او صحبت کنیم بلکه می خواهیم بطور مختصر بیان کنیم که او چه کرد. در میان اصول هندسه اقلیدسی اصلی وجود دارد به اینصورت : از هر نقطه خارج یک خط نمی توان بیش از یک خط موازی ( در همان صفحه ای که خط و نقطه در آن قرار دارند) به موازات آن خط رسم کرد.

در طول سالها این اصل اقلیدس مشکل بزرگی برای ریاضی دانان بود. چرا که ظاهری شبیه به قضیه داشت تا اصل. مقایسه کنید آنرا با این اصل اقلیدس که می گوید بین هر دو نقطه می توان یک خط راست کشید و یا اینکه همه زوایای قائمه با هم برابر هستند.

حقیقت آن است که بسیاری از ریاضی دانان سعی کردند که این اصل اقلیدس را اثبات کنند اما متاسفانه هرگز این امر ممکن نشد. حتی خیام در برخی مقالات خود سعی در اثبات این اصل کرد اما او نیز همانند سایرین به نتیجه نرسید.

لباچفسکی (1792 - 1856) نیز همانند بسیاری از دانشمندان علوم ریاضی سعی در اثبات این اصل کرد و هنگامی که به نتیجه مطلوب نرسید نزد خود به این فکر فرو رفت که این چه هندسه ای است که بر پایه چنین اصل بی اعتباری استوار شده است. اما لباچفسکی در کوشش بعدی خود سعی کرد تا رابطه میان هندسه و دنیای واقعی را پیدا کند.

او معتقد بود اگر نتوانیم از سایر اصول هندسه اقلیدسی این اصل را ثابت کنیم باید به فکر مجموعه اصول دیگری برای هندسه باشیم. اصولی که در دنیای واقعی حضور دارند. او پس از بررسی های بسیار چنین بیان کرد :

از هر نقطه خارج یک خط می توان لااقل دو خط در همان صفحه به موازات خط رسم کرد

هر چند پس از این فرض بنظر می رسید که وی در ادامه به تناقض های بسیاری خواهد رسید اما او توانست بر اساس همین فرض و مفروضات قبلی اقلیدس به مجموعه جدید از اصول هندسی برسد که حاوی هیچگونه تناقضی نباشد. او پایه های هندسه ای را بنا نهاد که بعدها کمک بسیار زیادی به فیزیک و مکانیک غیر نیوتنی نمود.


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, | 9:26 | نویسنده : مهدي مهدوي |
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 7 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.