تاريخ : جمعه 9 خرداد 1393برچسب:, | 11:26 | نویسنده : مهدي مهدوي |

جدول تناوبی عنصرهای شیمیایی، نمایش جدولی عنصرهای شیمیایی بر پایهٔ عدد اتمی، آرایش الکترونی و ویژگی‌های شیمیایی آن‌ها است. ترتیب جایگیری عنصرها در این جدول از عدد اتمی کمتر به سوی عدد اتمی (شمار پروتون‌های) بالاتر است. شکل استاندارد این جدول ۱۸ × ۷ است؛ عنصرهای اصلی در بالا و دو ردیف کوچکتر از عنصرها در پایین جای دارد. می‌توان این جدول را به چهار مستطیل شکست، این چهار ستون مستطیلی عبارتند از: بلوک اس در سمت چپ، بلوک پی در راست، بلوک دی در وسط و بلوک اف یا همان فلزات واسطهٔ داخلی در پایین. ردیف‌های این جدول، دوره و ستون‌های آن یا همان ستون‌های s و d و p، گروه‌های جدول تناوبی نام دارند. همچنین گاهی برخی از این گروه‌های نام‌های ویژه‌ای دارند برای نمونه گروه هالوژن‌ها و گازهای نجیب از آن جمله‌اند. هدف از ساخت جدول تناوبی چه به شکل مستطیلی و چه به شکل‌های دیگر برای بررسی بهتر ویژگی‌های شیمیایی عنصرها بوده است این جدول کاربرد زیادی در دانش شیمی و پردازش رفتار عنصرها دارد.

اعتبار جدول تناوبی به پای دیمیتری مندلیف نوشته شده است با اینکه پیشروان دیگری پیش از او وجود داشته‌اند. او این جدول را در سال ۱۸۶۹ منتشر کرد این نخستین جدولی بود که به این گستردگی مرتب شده بود. مندلیف این جدول را درست کرد تا ویژگی‌های دوره‌ای آنچه که بعدها «عنصر» نام گرفت را بهتر نشان دهد. وی توانسته بود برخی ویژگی‌های عنصرهایی که هنوز کشف نشده بود را پیشبینی کند و جای آن‌ها را خالی گذاشته بود. کم کم با پیشرفت دانش، عنصرهای تازه تری شناسایی شد و جای خالی عنصرها در جدول پُر شد. با شناسایی عنصرهای نو و گسترش شبیه سازی‌های نظری دربارهٔ رفتار شیمیایی مواد، جدول آن روز مندلیف بسیار گستده تر شده است.

همهٔ عنصرهای شیمیایی از عدد اتمی ۱ (هیدروژن) تا ۱۱۸ (آن‌ان‌اکتیوم) شناسایی یا ساخته شده‌اند. دانشمندان هنوز به دنبال ساخت عنصرهای پس از آن‌ان‌اکتیوم اند و البته این پرسش را پیشرو دارند که عنصرهای تازه تر چگونه جدول را اصلاح خواهند کرد. همچنین ایزوتوپ‌های پرتوزای بسیاری هم در آزمایشگاه ساخته شده است.


موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 9 خرداد 1393برچسب:, | 11:24 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

میتنر که متولد 1878/1257 در وین، اتریش بود، به عنوان یک فیزیکدان هسته‌ای موفق شد شکافت هسته‌ای را کشف و تشریح کند. نتیجه تلاش او مقدمه تولید بمب اتم را فراهم کرد؛ اما داستان زندگی او کلاف درهم‌پیچیده‌ای از تبعیض جنسیتی، سیاست و نژادپرستی بود.

میتنر پس از دریافت مدرک دکترای خود از دانشگاه وین به برلین آمد و همکاری با اوتو هان را شروع کرد. این دو رابطه کاری خود را برای بیش از 30 سال حفظ کردند. پس از آنکه آلمان نازی در سال 1938/1317 اتریش را به خود الحاق کرد، میتنر که یهودی بود به استکهلم در سوئد رفت و طی مکاتبات و جلسات مخفیانه با هان کار روی فرضیه شکافت هسته‌ای را ادامه داد.

آزمایش‌های هان نشان می‌دادند باید شکافت هسته‌ای حقیقت داشته باشد؛ اما او از تشریح آن عاجز بود. در نهایت این میتنر و خواهرزاده‌اش بودند که توانستند فرضیه را آماده کنند.

هان نتایج پژوهش خود را بدون اینکه نامی از میتنر ببرد، منتشر کرد؛ البته عده‌ای معتقدند که میتنر می‌دانست و درک می‌کرد که این پنهان‌کاری علمی به دلیل وجود نازی‌ها در آلمان بوده است.

لوین سایم که زندگی‌نامه میتنر را نوشته، می‌گوید: «نبودن نام او در این مقالات باعث شد سهمی در تئوری شکافت هسته‌ای نداشته باشد».

نکته دیگر جنسیت میتنر بود. او همان سال‌ها در نامه به دوستی نوشت: «زن بودن در سوئد، گناه بزرگی است». یکی از اعضای کمیته نوبل کاملا عامدانه تلاش کرد او را کنار بگذارد و در نهایت جایزه نوبل شیمی سال 1944/1323 برای شکافت هسته‌ای به‌تنهایی به هان رسید.

سایم می‌گوید: «همکاران میتنر مانند نیلز بوهلر به خوبی می‌دانستند که او نقش مؤثری در کشف شکاف هسته‌ای داشته؛ اما نبودن نام او در مقاله اولیه و عدم دریافت جایزه نوبل، باعث شد او کاملا نادیده گرفته شود».

میتنر در سال 1968/1349 در کمبریج، انگلستان درگذشت.

 


موضوعات مرتبط: شيمي ، فيزيك ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, | 16:16 | نویسنده : مهدي مهدوي |

چه کسانی راز حیات را کشف کردند؟

میخانه ایگل در کمبریج، در کنار آزمایشگاه فیزیک کاوندیش، محل مورد علاقه بیشتر محققان و دانشمندان آزمایشگاه برای غذا و گپ و دمی به خمره زدن است.

روز شنبه، ۲۸ فوریه ۱۹۵۳میلادی (۹ اسفند ۱۳۳۱)، موقع ناهار فرانسیس کریک یکی از مشتریان دائمی، به کسانی که در میخانه حضور داشتند، اعلام کرد که او و همکارش جیمز واتسون "راز حیات را کشف کرده‌اند."

شيمي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, | 16:3 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

امروزه هم نیوتون و هم لایب‌نیتس را برای اختراع یا کشف دیفرانسیل و انتگرال ارج می‌نهند.

 

نیوتون که چهار سال بزرگ‌تر از لایب‌نیتس بود، در حال طراحی دیفرانسیل و انتگرال خود به مدت طولانی‌تری از لایب‌نیتس بود و چند نمونه از مقالاتش را در اختیار جان کولینز (کارمند دولت در لندن) قرار داده بود.

در دهه 1670، نیوتون و لایب‌نیتس هر دو بر روی نسخه‌هایشان از دیفرانسل و انتگرال کار می‌کردند. مورخان نامه‌نگاری تاریخی نیوتون به لایب‌نیتس را از دیدگاه‌های مختلف بررسی کرده‌اند. برخی بر این باورند که نیوتون دوستانه پیشرفت خود را با لایب‌نیتس در میان گذاشت و دیگران مدعی‌اند که وی محافظه‌کار بوده است. با این حال، هنگامی که لایب‌نیتس مقاله مشهورش را در سال 1684 منتشر کرد، نقش نیوتون را در آن ذکر نکرد. نیوتون که مشغول فعالیت دیگری بود و تا حد زیادی به انتشار علاقه‌ای نداشت، در ابتدا واکنشی نشان نداد، اما در سال 1699 دشمنی این دو آغاز شد.

نیکلا فاتیو دو دوئیه، ریاضیدان نزدیک به نیوتون به طور علنی اعلام کرد که نیوتون نخستین و برای سال‌های مدیدی ارشدترین مبدع دیفرانسیل و انتگرال بوده و لایب‌نیتس دومین مبدعی بود که همه چیز را از وی به ودیعه گرفته است. چهار سال بعد و در سال 1704، نیوتون،Opticks  را همراه با De quadratura  منتشر کرد. لایب‌نیتس سال‌های بعد به طور گمنامی این آثار را بازبینی کرد و پیغامش در مورد آن‌ها مهربانانه و در عین حال فریبکارانه بود.

وی طوری نوشت که گویی نیوتون را برای کشف شیوه‌ای جایگزین برای آنچه وی پیش‌تر انجام داده بود، تشویق می‌کرد، اما به گفته برخی، لایب‌نیتس حین نامه‌نگاری‌اش با نیوتون می‌دانست که نیوتون 10 سال پیش این موفقیت را صورت داده بود.

پنج سال بعد، در سال 1710 مقاله‌ جان کیل ستاره‌شناس، نیوتون را کاشف حقیقی دیفرانسیل و انتگرال نامید. کیل مدعی بود که این ریاضیات بعدها توسط لایب‌نیتس منتشر شد. لایب‌نیتس به انجمن سلطنتی رفت که ریاست آن را نیوتون بر عهده داشت و به این موضوع معترض شد. نیوتون طی نامه‌ای به انجمن سلطنتی خود را نخستین مبدع خواند و مدتی پس از این موضوع، به طور گمنامی مقاله‌ای را برای گزارش اولیه‌اش منتشر کرد و آن را به لاتین و فرانسه ترجمه کرد. وی تلاش می‌کرد خود را اولین مخترع بنامد و از تاریخ خواست که این حقیقت را به خاطر بسپارد.

نیوتون سال‌ها پس از مرگ لایب‌نیتس در سال 1716، همچنان این هدف را پیگیری می‌کرد.

منبع: ایسنا


موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, | 16:3 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

شاکلی فردی است که سیلیکون را به «دره سیلیکون» آورد و فیزیکدان، مخترع و برنده نوبل بود.

شاکلی، باردین و براتین

پس از ترک دانشگاه MIT در سال 1936 با مدرک دکتری، شاکلی به «لابراتوارهای بل» (AT&T) ملحق شد. به زودی جنگ جهانی دوم آغاز شد و وی به عنوان یک دانشمند غیرنظامی به جنگ پیوست.

شاکلی شایستگی خود را به نیروی دریایی و «شرکت‌های هوایی ارتش» اثبات کرد و پس از جنگ، مدال ملی لیاقت را از آن خود کرد. پس از جنگ، لابراتوارهای بل، شاکلی را مسوول نیمه‌رساناهای تحقیقاتی کرد که تصور می‌شد می‌تواند جایگزین لوله‌های خلا ناکارآمد برای کنترل الکتریسیته شود.

وی به طور بیهوده‌ای تلاش کرد چنین ابزاری را بسازد اما پس از ماه‌ها تلاش و خطا، دو نفر از همکارانش به نام‌های «جان باردین» و «والتر براتین» موفق به ساخت نخستین ترانزیستور عملگر در سال 1974 شدند.

شاکلی زمانی که متوجه شد نامش بر روی کشف درج نشده، خشمگین شد و لابراتوارهای بل سرانجام نام وی را بر روی این ترانزیستور حکاکی کرد و شاکلی مورد تنفر ابدی براتین قرار گرفت. وی به کسب اعتبار خود ادامه داد و گاهی اوقات حتی نامش به تنهایی با این کشف به کار می‌رفت.

این شهرت برای شاکلی کافی نبود و در سال 1956 وی شرکت نیمه‌رسانای خود را در کالیفرنیا تاسیس کرد. وی تیمی از دانشمندان برجسته را استخدام کرد، اما به زودی لحن صدایش تغییر کرد، به طور علنی افراد را اخراج می‌کرد و اشخاص دارای مدارک دکتری را به سمت‌های تولیدی پایین می‌گماشت. در نوامبر همان سال جایزه نوبل فیزیک به وی، باردین و براتین اعطا شد و یک سال بعد، تمامی هشت عضو تیم تحقیقاتی شرکت شاکلی استعفا کردند و به اینتل پیوستند. سال‌های بعد زندگی شاکلی بدترین دوران عمر وی بود.

در سال 1963 وی به عنوان استاد مهندسی در استنفورد استخدام شد. مدتی کوتاه پس از آن، شاکلی شروع به سخنرانی طولانی اصلاح نژادی و ضعف ژنتیکی نژادهای خاص کرد. این دانشمند شهرت و دوستانش را در سال 1989 و هنگام مرگ از دست داده بود.


موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:, | 16:0 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

اون، طبیعی‌دان قرن نوزدهم به دلیل مشارکت‌های فراوانش در علم شهره است و دیرینه‌شناسی بود که واژه «دایناسور» را ابداع کرد.

وی نسبت به همسن‌ و سال‌هایش تندمزاج بود و به عنوان فردی متکبر، حسود و کینه‌جو معروف بود. یکی از این مثال‌ها در رقابت طولانی‌ اون با «گیدئون مانتل» بود. رابطه همکاری اولیه آن‌ها به زوال انجامید و هر دو به طور خستگی‌ناپذیری در جراید با یکدیگر رقابت کردند و هر یک در تلاش برای حذف دیگری به عنوان کاشف برجسته دایناسور بود. برخی معتقدند اون در طول زندگی کاری‌اش تا حد زیادی به کار مانتل متکی بود و به دلیل غرور بیش‌ از اندازه‌اش هرگز به این موضوع اعتراف نکرد.

در سال 1844، مدال سلطنتی انجمن سلطنتی برای مقاله‌ای که مانتل معتقد بود مملو از اشتباه بود (و کاملاً چنین از آب در آمد) به اون تعلق گرفت. در سال 1848، مانتل مقاله‌ای را با هدف شفاف‌سازی این اشتباهات منتشر کرد و با تهاجم کلامی خشمگینانه‌ای از سوی اون مواجه شد. سال‌ بعد، خود مانتل برای کسب مدال سلطنتی کاندیدا شد و اون به طور بیهوده‌ای در تلاش برای منصرف‌کردن این انجمن از دادن مدال به وی بود.

مانتل اون را " فردی بیش از اندازه ستایش‌شده خواند که توسط روحی حسود نفرین شده بود." با این حال، مانتل تنها هدف رفتار تحقیرآمیز اون نبود و دیگر قربانیان وی شامل چارلز داروین و "سگ وحشی" او توماس هنری هاکسلی بود.

اون در مقاله‌اش در تلاش برای ممانعت از انتشار «خاستگاه گونه‌های» داروین بود که بر اساس این مقاله، انسان‌ها به میمون‌ها ارتباطی نداشتند. پس از این که داروین کتاب خود را منتشر کرد، اون تکذیب خشمگینانه و بدون ‌نامی را علیه آن منتشر کرد که با واکنش هاکسلی مواجه شد.

اون با بسیاری از هم‌عصرانش به شیوه مشابه رفتار کرد، به ویژه افرادی که با یافته‌هایشان غرور وی را تهدید می‌کردند. وی بعدها در زندگی‌اش، اعتبارش خدشه‌دار شد و این موضوع تا به امروز نیز ادامه دارد.


موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 31 اسفند 1395برچسب:, | 15:54 | نویسنده : مهدي مهدوي |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.