رنگ خاک معیاری از ترکیب خاک می باشد. به طور کلی ٬ خاک های سیاه رنگ ماده آلی بیشتری از خاکهای روشن دارند. ترکیبات آهن نیز نقش مهمی در رنگ خاک دارند. خاکهای قرمز دارای هماتیت (Fe2o3) و خاکهای قهوه ای مایل به زرد دارای لیمونیت (Fe2o3 . XH2o) می باشند. رنگ خاکستری و یا خاکستری متمایل به آبی نشانه ای از شرایط عدم تهویه ٬ آب ایستادگی و احیاء آهن در خاک است .در این خاکها اکسید فرو (Feo) فرم غالب آهن را تشکیل می دهد. وجود نقاط یا رگه های زرد و قرمز در خاک های خاکستری نشانه ای از تناوب شرایط اکسیداسیون و احیاء می باشد. وجود مقدار زیادی از کربناتها به خاک رنگ سفید و یا نزدیک به خاکستری می دهد.
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها:
اسیدها موادی ترش مزه اند خاصیت خورندگی دارند شناساگرها را تغییر رنگ میدهند و بازها را خنثی میکنند.
بازها موادی با مزهٔ گس-تلخ اند حالتی مانند صابون در تماس با دست دارند شناساگرها را تغییر رنگ میدهند و اسیدها را خنثی میکنند. همچنین اگر یک اسد و یک باز با هم واکنش بدهند تولید نمک وگاز هیدروژن می کنند.(نمک ها خود از یک فلز و یک نا فلز تشکیل شده اند.)
لی بیگ: اسیدها موادی اند که در ساختار خود هیدروژن یا هیدروژن هایی دارند که در واکنش با فلزها توسط یونهای فلز جایگزین میشوند.
آرنیوس: اسیدها موادی هستند که ضمن حل شدن در آب یون +H(یون هیدروژن) آزاد میکنند. البته یون +H به صورت آزاد در آب وجود ندارد و به سرعت آبپوشی شده و تبدیل به یون هیدرونیوم (+H3O) می شود. بازها موادی هستند که ضمن حل شدن در آب یون -OH(یون هیدروکسید) آزاد میکنند.این تعریف فقط به موادی محدود میشود که در آب قابل حل باشند(یکی از اشکالات مدل اسیدی آرنیوس در همین است). حدود سال ۱۸۰۰، شیمی دانان فرانسوی از جمله آنتوان لاووازیه، تصور میکرد که تمام اسیدها دارای اکسیژن هستند. شیمی دانان انگلیسی از جمله سر همفری دیوی، معتقد بود که تمام اسیدها دارای هیدروژن هستند. شیمی دان سوئدی، سوانت آرنیوس، از این عقیده برای گسترش تعریف اسید استفاده نمود.
لوری-برونستد: اسید گونهای است که در واکنش شیمیایی پروتون (یون+H)می دهد و باز گونهای است که در واکنش شیمیایی پروتون (یون+H)می پذیرد. لوری و برونستد این تعریف را بیان کردند، که از آن بر خلاف تعریف آرنیوس میتوان در محیط غیر آبی هم استفاده کرد.
لوییس: اسیدها موادی هستند که در واکنشهای شیمیایی پیوند داتیو می پذیرند. بازها موادی هستند که در واکنشهای شیمیایی پیوند داتیو میدهند.تعریف لوییس را با نظریه اوربیتال مولکولی هم میتوان بیان کرد. به طور کلی، اسید میتواند یک جفت الکترون از بالاترین اوربیتال خالی در پایین اوربیتال خالی خود دریافت کند. این نظر را گیلبرت ن. لوییس مطرح کرد. با وجود این که این تعریف گستردهترین تعریف است، تعریف لوری-برونستد کاربرد بیشتری دارد. با استفاده از این تعریف میتوان میزان قدرت یک اسید را هم مشخص نمود. از این مفهوم در شیمی آلی هم استفاده میشود (مثلاً در کربوکسیلیک اسید).
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها:
جیوه یا سیماب نام یک عنصر شیمیایی با نماد Hg و عدد اتمی ۸۰ است. جیوه در زبانهای دیگر با نامهای نقرهٔ زنده یا hydrargyrum هم شناخته می شدهاست. در یونانی "hydr" به معنی آب و "argyros" به معنی نقره است. جیوه یک عنصر سنگین بلوک دی است و تنها فلزی است که در شرایط استاندارد دما و فشار مایع است. عنصر دیگری که در این شرایط مایع باشد، برم است. فلزهای دیگر مانند سزیم، فرانسیم، گالیم و روبیدیم در دمایی بالاتر از شرایط استاندارد ذوب میشوند. جیوه با دمای ذوب −۳۸٫۸۳ °C و نقطهٔ جوش ۳۵۶٫۷۳ °C دارای درازترین بازهٔ مایعی در میان فلزات است.
رسوبهای جیوه در سراسر زمین پیدا میشود، اما بیشتر به صورت شنگرف (سولفیدهای جیوه) این رنگدانهٔ قرمز شنگرفی بیشتر از راه کاهش شنگرف بدست میآید. شنگرف بسیار سمّی است بویژه اگر گرد و غبار آن بوییده یا خورده شود. راه دیگر مسمویت جیوه قرار گرفتن در برابر ترکیبهای حل شدنی جیوه در آب است مانند کلرید جیوه(II) یا متیلجیوه، تنفس بخار جیوه یا خوردن خوراکهای دریایی آلوده به جیوه.
جیوه در دماسنج، فشارسنج (بارومتر، مانومتر)، فشارسنج خون، کلید جیوهای، شیرهای شناور و دیگر ابزارها. البته به دلیل زهرآگین بودن این عنصر، تلاش شده تا از فشارسنجهای خون و دماسنجهای جیوهای در بیمارستانها پرهیز شود و بجای آن از ابزارهای الکلی، آلیاژهای اوتکتیک مانند گالینستان، ابزارهای الکترونیکی یا با پایهٔ ترمیستور بهره برده شود. اما همچنان کاربرد جیوه در زمینهٔ پژوهش و ساخت مواد آمالگام دندانی برای پرکردن دندانها پابرجا است. جیوه کاربرد نوری هم دارد: اگر جریان الکتریسیته از بخار جیوهٔ درون یک لولهٔ فسفری گذرانده شود، موجهای کوتاه فرابنفش پدید میآید در اثر این موجها فسفر به درخشش میافتد و نور مرئی تولید میشود (مانند لامپ مهتابی).
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها:
جزوه آموزش شیمی سوم دبیرستان که همکار گرامی آقای فرشاد میرزائی ولدی، مدرس شیمی شهرستان صومعه سرا (استان گیلان)، تهیه نموده اند را در ذیل دانلود نمائید.
دانلود جزوه آموزش شیمی ۳ – بخش اول
Size: 450 KB | Format: PDF
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها:
در تمامی فرمولهای ترمودینامیک و کلاً در تمامی محاسبات فیزیکی که با دما ارتباط دارند از دمای کلوین استفاده میشه. دلیلش هم خیلی ساده ست:
1) اولاً اینکه این یک استانداره و بستگی به خود فیزیکدان داره. مثلاً در محاسبات مربوط به انرژی، هم از واحد ژول و هم از واحد کالری میشه استفاده کرد. و یا در محاسبات سرعت میشه از مایل در ساعت یا کیلومتر در ساعت استفاده کرد و هیچ فرقی نداره و جواب «در همون واحد» همیشه درست بدست میاد. ولی یادت باشه وقتی مثلاً ژول رو انتخاب کردی تا آخر مسئله باید از ژول استفاده کنی نه اینکه بیای نصفش رو ژول استفاده کنی نصفشو کالری که اونوقت جوابت اشتباه درمیاد.
2) کلوین تنها استاندارد اندازه گیری دماست که در اون دمای منفی وجود نداره و از صفر مطلق شروع میشه تا بینهایت که همگیش مثبته. بنابراین عاقلانه ست که از کلوین استفاده بشه. اگه از سانتیگراد یا فارنهایت استفاده کنی جوابت مسلماً اشتباه در میاد چون برای دماهای پایین تر از صفر مجبوری عدد منفی وارد فرمول کنی که اینکار باعث اشتباه بدست اومدن جواب میشه. اگه هم که داده های مسئله مثبت باشن بازم ممکنه جوابت اشتباه در بیاد چون اگه جواب واقعی مسئله مثلاً دمای 270 درجه کلوین باشه فرمول نمیتونه اون رو بدست بیاره چون در مقیاس سانتیگراد 270 کلوین میشه 3 درجه زیر صفر؛ یعنی جوابی که هرگز از داده های مثبتی که بهش دادی بدست نمیاد مگه اینکه فرمول جدیدی تعریف کنی که بر اساس سانتیگراد محاسبه کنه.
3) کلوین تنها مقیاسیه که دمای واقعی جسم رو نشون میده. مقیاس سانتیگراد بر اساس نقطه ذوب و جوش آب درجه بندی شده؛ یعنی نسبیه. درست مثل سرعت نسبی. مثلاً فرض کن دو تا اتومبیل با سرعت 100 کیلومتر در ساعت کنار هم حرکت میکنن. سرعت اونها نسبت به هم (سرعت نسبی) صفره، در حالی که سرعت واقعی اونها 100 کیلومتر در ساعته و این 100 عددیه که در محاسبات فیزیکی حرکت این دو اتومبیل استفاده میشه نه سرعت نسبی اونها.
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها:

قانون صفرم ترمودینامیک
یک کمیت اسکالر به نام دما وجود دارد که خاصیتی است متعلق به تمام سیستمهای ترمودینامیکی (در حال تعادل) ، بطوری که برابری آن شرط لازم و کافی برای تعادل گرمایی است.
قانون اول ترمودینامیک
اگر سیستمی فقط به طریقه بیدررو از یک حالت اولیه به یک حالت نهایی برده شود، کار انجام شده برای تمام مسیرهای بیدررو که این دو حالت را به یکدیگر مربوط کنند، یکسان است.
قانون دوم ترمودینامیک
هیچ فرآیندی که تنها نتیجه آن جذب گرما از یک منبع و تبدیل این آزمایشهای مربوط به گرما به کار باشد، امکان پذیر نیست. به بیان دیگر میتوان گفت که امکان ندارد که تنها اثر یک ماشین چرخهای آن باشد که بطور مداوم آزمایشهای مربوط به گرما را از جسمی به جسم دیگر با دمای بالا منتقل کند.
قانون سوم ترمودینامیک
این قانون بیان میکند که ممکن نیست از طریق یک سلسله فرآیند متناهی به صفر مطلق دست یافت. به عبارتی رسیدن به صفر مطلق محال است. البته به نزدیکیهای صفر مطلق میشود رسید، اما خود صفر مطلق قابل دسترس نمیباشد
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: شيمي ، ،
برچسبها: