ويرايش : مريم فودازي » توماس اديسون» در سال 1847 در شهر «ميلان»، در ايالت «اوهايو» امريكا متولد شد. تام در كودكي مانند ديگر بچه ها در مدرسه موفق نبود و مادرش تصميم گرفت او را در خانه تحت تعليم قرار دهد. از اين رو، تعداد زيادي كتاب به او داد تا مطالعه كند. تام پسري كنجكاو بود و هميشه در تلاش بود تا بفهمد چيزهاي اطرافش چگونه عمل مي كنند و دوست داشت بتواند كاري كند كه آنها بهتر عمل كنند. تام در دوران جواني آزمايشگاهي درست كرد؛ جايي كه مي توانست ايده ها و نظرياتش را آزمايش كند. او بسياري از چيزها را در همين آزمايشگاه اختراع كرد. زمانى كه اديسون 7 ساله بود، خانواده اش به ميشيگان نقل مكان كردند. 4 سال بعد، توماس به عنوان پسر بچه فروشنده روزنامه و شيرينى در قطار بين پورت هورون و ديترويت مشغول به كار شد. اين شغل وقت چندانى از وى نمى گرفت و او مى توانست به اندازه كافى به كارهاى ديگر مشغول شود. او در سال 1862 هفته نامه خود به نام «هرالد هفتگى» را منتشر ساخت. علاوه بر اين، اديسون يك دوره كارآموزى به عنوان تلگرافيست را گذراند و طى سال هاى 1863 تا 1868 در همين رشته به كار خود ادامه داد. اديسون نخستين اختراع خود را كه يك دستگاه شمارش برگه هاى راى بود، در سال 1868 به ثبت رساند. اما اين دستگاه در كنگره آمريكا مورد استفاده قرار نگرفت؛ چرا كه اين هراس وجود داشت كه بتوان در كار آن تقلب كرد. يك سال بعد، او در نيويورك مدير كمپانى استاك اند گولد شد، شركتى را به اسم خود تاسيس كرد و از اين زمان به سرعت در كارهايش ترقى كرد. توماس اديسون در سال 1871 با خانم مرى استيل ول (M .Stillwell) ازدواج كرد و در همين سال هم نخستين ماشين تحرير را اختراع نمود. در اين دوره او در يك آزمايشگاه در نيوجرسى كار مى كرد. در تاريخ هجدهم ژوئيه سال 1877 اديسون فونوگراف يا دستگاه ضبط صدا را اختراع كرد و نخستين انسانى بود كه صداى ثبت شده خود را شنيد. در سال 1879 لامپ اختراعى او كه از يك رشته ذغالين ساخته شده بود، بيش از 40 ساعت درخشيد. علاوه بر اين، اديسون كار دستگاه تلفن را به وسيله يك ميكروفون حاوى ذرات ذغال بهبود بخشيد. در سال 1880 در منلوپارك - نخستين كارخانه لامپ سازى- شروع به كار كرده و در كنار اين كار به اختراعات ديگر خود از جمله فيوز الكتريكى، دستگاه هاى اندازه گيرى و تكامل ديناموهاى ماشين هاى بخار پرداخت. در سال1883 اثر اديسون كه بعدها به اختراع رشته هاى درخشان و لامپ هاى الكتريكى منجر شد، رسماً به نام او ثبت گرديد. تا سال 1890 اديسون كار فونوگراف را بهبود بخشيد و شركت اديسون جنرال الكتريك را تاسيس كرد. اما برخلاف شايعات موجود، اديسون مخترع صندلى الكتريكى نبود. اين صندلى توسط يكى از همكاران او به نام هارولد پى براون اختراع شد. در سال 1891 اديسون دستگاه سينماتوگراف، كه يكى از مراحل ابتدايى تكامل دوربين فيلمبردارى بود را اختراع كرد. بايد متذكر شويم كه اختراعات اديسون كه فهرست آن پايانى ندارد، از جمله تلفن، تلگراف، ميكروفون و لامپ الكتريكى در واقع تنها بهبود و تكامل كار دستگاه هاى اختراع شده پيشين بودند. اختراع مورد علاقه اش، گرامافون يا دستگاه ضبط صوت بود. معروفترين اختراع اديسون، چراغ حبابي بود. در آن زمان، مردم براي روشن كردن خانه هايشان از چراغ هاي نفتي و گازي استفاده مي كردند. اديسون مي دانست كه استفاده از الكتريسيته بسيار ساده تر و ارزانتر خواهد بود. مشكل اينجا بود كه كسي نمي دانست چگونه بايد اين كار را انجام دهد. اديسون مدت زيادي بر روي ايده اش كار كرد. وي بسياري از چيزها را مورد آزمايش قرار داد كه هيچ كدام عمل نمي كردند، اما هيچ گاه مايوس نشد و كارش را قطع نكرد؛ او به تلاش خود ادامه داد، تا روزي كه توانست آنچه را مي خواست، بدست آورد. امروز، شما به سادگي مي توانيد با فشار دادن كليدي، هر زمان نور و روشنايي را داشته باشيد. در سال 1882 اديسون اولين نيروگاه برق را در نيويورك ايجاد كرد كه به 85 مشتري برق مي فروخت و توانايي روشن كردن 5000 لامپ را دارا بود. وي همچنين دوربين متحرك را اختراع كرد. بسياري از ماشين هاي الكتريكي كه امروزه در خانه ها يا مدارس مورد استفاده قرار مي گيرد، از ايده ها و نظريات اديسون نشات گرفته اند. اختراع كردن بهترين چيزي بود كه اديسون به آن علاقه داشت. او ابتدا مي انديشيد كه اشياء پيرامونش چگونه كار مي كنند، سپس فكر مي كرد كه چگونه مي تواند كاري كند كه آنها بهتر عمل كنند؛ كه به آن الهام مي گويند. اما قسمت مشكل كار اينجا بود كه اديسون بايد ايده هايش را در عمل پياده مي كرد. او انواع چيزها را استفاده مي كرد تا در نهايت، آن چه را كه دقيقاً مي خواست، پيدا كند. خود او آن را سخت كاركردن و نااميد نشدن مي دانست. او مي گفت : «اختراع يك درصد الهام گرفتن و 99 درصد پشتكار و جديت است». اديسون در اول فوريه 1893، كار ساختمان «بلك ماريا» نخستين استوديوي تصاوير متحرك را در «وست اورنج» نيوجرسي به پايان برد. او كوشيد تا اختراع دوربين فيلمبرداري را به خود اختصاص داده و حق استفاده انحصاري از آن را به دست آورد، اما در روز 10 مارس 1902 ، ادعاي او در يك دادگاه استيناف ايالات متحده رد شد. وي در سال 1894، تحقيقاتي را در زمينه تركيب فيلم و صدا به انجام رساند كه سرانجام منجر به اختراع «كينه توفون» گرديد. اين دستگاه تركيب ناهماهنگي از كينه توسكوپ و گرامافون استوانه اي بود كه با استقبال مردم مواجه نگرديد. اديسون در روز 6 ژانويه 1931 درخواست نامه ثبت آخرين اختراع خود « وسيله نگهدارنده اشياء هنگام آبكاري» را به اداره اختراعات فرستاد، اما پيش از دريافت پاسخ خود و در سن 84 سالگي درگذشت. برگرفته از : http://links.p30download.com


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 27 مهر 1392برچسب:, | 9:9 | نویسنده : مهدي مهدوي |
 
نوشته شده توسط مبینا صادقی فر در ساعت 23:6

 

یکی از معمول ترین سئوالهائی که مطرح می شود این است که: چه کسی صفر را کشف کرد؟ البته برای جواب دادن به این سئوال بدنبال این نیستیم که بگوئیم شخص خاصی صفر را ابداع و دیگران از آن زمان به بعد از آن استفاده می کردند. 

اولین نکته شایان ذکر در مورد عدد صفر این است که این عدد دو کاربرد دارد که هر دو بسیار مهم تلقی می شود یکی از کاربردهای عدد صفر این است که به عنوان نشانه ای برای جای خالی در دستگاه اعداد (جدول ارزش مکانی اعداد) بکار می رود. بنابراین در عددی مانند 2106 عدد صفر استفاده شده تا جایگاه اعداد در جدول مشخص شود که بطور قطع این عدد با عدد 216 کاملاً متفاوت است. دومین کاربرد صفر این است که خودش به عنوان عدد بکار می رود که ما به شکل عدد صفر از آن استفاده می کنیم. 

هیچکدام از این کاربردها تاریخچه پیدایش واضحی ندارند. در دوره اولیه تاریخ کاربرد اعداد بیشتر بطور واقعی بوده تا عصر حاضر که اعداد مفهوم انتزاعی دارند. بطور مثال مردم دوران باستان اعداد را برای شمارش تعداد اسبان، ... بکار می برند و در اینگونه مسائل هیچگاه به مسئله ای برخورد نمی کردند که جواب آن صفر یا اعداد منفی باشد. 

بابلیها تا مدتها در جدول ارزش مکانی هیچ نمادی را برای جای خالی در جدول بکار نمی بردند. می توان گفت از اولین نمادی که آنها برای نشان دادن جای خالی استفاده کردن گیومه (") بود. مثلاً عدد6"21 نمایش دهنده 2106 بود. البته باید در نظر داشت که از علائم دیگری نیز برای نشان دادن جای خالی استفاده می شد ولیکن هیچگاه این علائم به عنوان آخرین رقم آورده نمی شدندبلکه همیشه بین دو عدد قرار می گیرند بطور مثال عدد "216 را با این نحوه علامت گذاری نداریم. به این ترتیب به این مطلب پی می بریم که کاربرد اولیه عدد صفر برای نشان دادن جای خالی اصلاً به عنوان یک عدد نبوده است. 

البته یونانیان هم خود را از اولین کسانی می دانند کهدرجای خالی ,صفر استفاده می کردند اما یونانیان دستگاه اعداد (جدول ارزش مکانی اعداد) مثل بابلیان نداشتند. اساساً دستاوردهای یونانیان در زمینه ریاضی بر مبنای هندسه بوده و به عبارت دیگر نیازی نبوده است که ریاضی دانان یونانی از اعداد نام ببرند زیر آنها اعداد را بعنوان طول خط مورد استفاده قرار می دادند. 

البته بعضى ازریاضی دانان یونانی ثبت اطلاعات نجومی را بر عهده داشتند. در این قسمت به اولین کاربرد علامتی اشاره می کنیم که امروزه آن را به این دلیل که ستاره شناسان یونانی برای اولین بار علامت 0 را برای آن اتخاذ کردند، عدد صفر می نامیم. تعداد معدودی از ستاره شناسان این علامت را بکار بردند و قبل از اینکه سرانجام عدد صفر جای خود را بدست آورد، دیگر مورد استفاده قرار نگرفت و سپس در ریاضیات هند ظاهر شد. 

هندیان کسانی بودند که پیشرفت چشمگیری در اعداد و جدول ارزش مکانی اعداد ایجاد کردند هندیان نیز از صفر برای نشان دادن جای خالی در جدول استفاده می کردند. 

اکنون اولین حضور صفر را به عنوان یک عدد مورد بررسی قرار می دهیم اولین نکته ای که می توان به آن اشاره کرد این است که صفر به هیچ وجه نشان دهنده یک عدد بطور معمول نمی باشد. از زمانهای پیش اعداد به مجموعه ای از اشیاء نسبت داده می شدند و در حقیقت با گذشت زمان مفهوم صفر و اعداد منفی که از ویژگیهای مجموعه اشیاء نتیجه نمی شدند، ممکن شد. هنگامیکه فردی تلاش می کند تا صفر و اعداد منفی را بعنوان عدد در نظر بگیرید با این مشکل مواجه می شود که این عدد چگونه در عملیات محاسباتی جمع، تفریق، ضرب و تقسیم عمل می کند. ریاضی دانان هندی سعی بر آن داشتند تا به این سئوالها پاسخ دهندو در این زمینه نیز تا حدودى موفق بوده اند . 

این نکته نیز قابل ذکر است که تمدن مایاها که در آمریکای مرکزی زندگی می کردند نیز از دستگاه اعداد استفاده می کردند و برای نشان دادن جای خالی صفر را بکار می برند. 

بعدها نظریات ریاضی دانان هندی علاوه بر غرب، به ریاضی دانان اسلامی و عربی نیز انتقال یافت. فیبوناچی، مهمترین رابط بین دستگاه اعداد هندی و عربی و ریاضیات اروپا می باشد

 


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 26 مهر 1392برچسب:, | 15:34 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

 

 

سهراب سپهری

 

سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.

 

سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:

 

در عالم خیال به چشم آمدم پدر

 

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

 

دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر

 

یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود

 

 

مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت.

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 25 مهر 1392برچسب:, | 18:5 | نویسنده : مهدي مهدوي |

لوله ی آزمایش :  لوله ای است برای نگه داری و گرم کردن محلول ها و مایعات و نباید در هنگام گرم کردن ان بیش از 3/1 ظرفیت آن را پر کرد.آن را ته گرد می سازند تا در برابر گرمای مستقیم آتش، نشکند.

 

برس لوله یا لوله شور: نوعی برس كه برای شستن وتمیز كردن دیواره ی درونی لوله ی آزمایش كاربرد دارد.برای  شستن لوله آزمایش، برس را درون لوله آزمایش قرار می دهند و می چر خانند.

جا لوله ی آزمایش: وسیله ای چوبی،پلاستیكی یا فلزی كه برای نگهداری لوله آزمایش كاربرد دارد.

لوله گیر :وسیله ای فلزی یا چوبی كه برای نگهداری لوله آزمایش به هنگام گرمكردن (لوله گیر فلزی)و گرفتن آن (لوله گیر چوبی) به كار می رود.

 

 

 

لیوان آزمایشگاهی یا بشر:لیوان آزمایشگاهی که دارای دو نوع شیشه ای و پلاستیکی میباشد .از بشر برای برداشتن حجم معینی از مایعات و گرم کردن محلول ها ، تهیه محلول ها ، حل کردن مواد و انتقال محلول ها استفاده می گردد.بشر به اندازه های حجمی متفاوت موجود است. آن را روی سه پایه و توری نسوز قرار می دهند. برای تبخیر ،گرم كردن،صاف كردن وغیره...  كاربرد دارد. با توجه به حجم آن مشخص می شود (مانند: 600 سی سی، 250 سی سی ، 1000 سی سی و ... )

ارلن مایر:ظرفی مخروطی شكل است كه برای گرم كردن محلول ها و مایعات و یا نگهداری آنها  وهمچنین برای همزدن مخلوط ها كاربرد دارد. (مانند: 600 سی سی، 250 سی سی ، 1000 سی سی و ... )

قیف :وسیله ای شیشه ای ،پلاستیكی و ... برای انتقال مایع ها از ظرفی  بهظرف دیگر همچنین در صاف كردن و ...  به كار می رود.

قیف جداکننده (دکانتور) : از آن برای جدا کردن مایعاتی که مخلوط نشدنی اند همانند آب ونفت استفاده میشود.

شیشه‌ی ساعت :برای تبخیرسریع مایعات و محلول ها استفاده میگردد.

 

 

 

بوته ی چینی :وسیله ای فلزی یا چینی كه برای سوزاندن و یا ذوب كردن مواد به كار می رود. آن را با انبر(یا پنس بوته) برداشته و روی سه پایه و مثلث نسوز قرار می دهند.

 

 

دسیكاتور(خشک کن):از آن برای خشک کردن مواد و یا محفوظ ماندن از خطر جذب گازها استفاده میشود.

 

 

 کپسول چینی :از آن برای تبخیر سریع محلول ها و برای ذوب کردن مواد استفاده میشود.

 

  چراغ گازی(چراغ بونزن):به یاد مخترع آن بونزن (شیمیدان آلمانی )نامگذاری شده است. دارای دریچه ی هوا است که هنگامی که از آن استفاده نمی کنیم باید دریچه ی هوا را ببندیم تا آتش ، زرد رنگ و سردتر شده و دیده شود.

 

 

 

چراغ الكلی:  گاهی به جای چراغ گازی به کار می رود. پیش از استفاده حتما باید فتیله را تا حدی درآوریم تا بخارهای الکل بیرون رود و چراغ منفجر نشود.

 

قاشقك (اسپاتول،كاردك) :وسیله ای است چینی یا فلزی ،مانند قاشق (با دو سر )كه برای برداشتن مواد جامد از ظرفی وانتقال آن به ظرف دیگر كاربرد دارد.

 

 

آبفشان :ظرف محتوی آب مقطر است كه برای شستشوی رسوب و یا اضافه كردن آب مقطر به كار می رود.

 

همزن شیشه ای:میله ی شیشه ای تو پر كه برای مخلوط كردن محلولها ویكنواخت كردن گرمای یك محل به كار می رود.

 

 

 

 

هاون چینی: برای له کردن و ساییدن مواد استفاده می شود. نباید دسته هاون را درون هاون بکوبیم.

بورت :یکی از وسایلی که برای اندازه گیری و برداشتن حجم معینی از مایعات به کار میرود. از متداول ترین انواع آن بورت شیردار است. براساس میلی لیتر درجه بندی میشود و صفر آن بالا ، 100آن در پایین قرار دارد.

 

 

 

بالن ته گرد : از این وسیله برای جوشاندن و تقطیر مایعات ، تهیه و تعیین چگالی گازها و ... استفاده میگردد. (مانند: 600 سی سی، 250 سی سی ، 1000 سی سی و ... )

بالن ته صاف : بیشتر برای نگه داری مواد به کار می رود. کاربرد آن مانند ارلن است. (مانند: 600 سی سی، 250 سی سی ، 1000 سی سی و ... )

 

بالن تقطیر(بالن با لوله ی کناری) : در اصل نوعی بالن ته گرد با لوله کناری است که کابرد آن مانند بالن ته گرد است و لوله جانبی آن برای خروج مواد گازی است.

 

 

 

 

بالن حجم سنجی ( بالن  ژوژه):از این بالن برای رقیق کردن محلولها و یا تهیه ی محلول های استاندارد استفاده میشود. برروی گردن  باریک آن خط نشانه ی حلقوی وجود دارد که گنجایش حجمی را مشخص می کنند.  با توجه به حجم آن، مشخص می گردد.

 

 

 

پی پت  :برای برداشتن حجم معینی از مایعات به کار میرود ، صفر آن در بالاست. دارای دو نوع است : حباب دار و ساده. برای پر کردن آن بهتر است از پووار استفاده کرد.

 

 

پی پت پمپ (پووار) : از پووار براي مكش استفاده مي شود اما در صورتيكه موادسمي باشند قبل از  استفاده از پووار بايد از سالم بودن آن اطمينانحاصل كنيم و آنرا باآب امتحان كنيم.  

طرز استفاده: دكمهA براي خالي كردن هواي داخل پووار است. دكمه S براي مكش مواد سمي است. دكمه E براي خالي كردن مواد مكش شده است.

استوانه ی مدرج : استوانه ای است که پایه دارد و بر خلاف بورت وپیپت درجه بندی آن از پایین آغاز میشود. از آن برای اندازه گیری حجم معینی از محلول ها استفاده میشود. برای تعیین حجم اجسام جامد بی شکل نیز کاربرد دارد.

گیلاس مدرج : از آن برای برداشتن حجم معینی از مایعات برای پر کردن بورت  و استوانه مدرج استفاده میشود.

قطره چکان : برای برداشتن مقدار دقیق و کمی از مایعات و محلول ها مثل شناساگرها و همچنین برای برداشتن محلول هایی که بخار های سمی  تولید میکنند و یا محلول هایی که  هنگام ریختن ممکن است بر دست یا  لباس بریزد استفاده میشود.

مبرد (سرد کننده) : برای سرد کردن بخار حاصل از تبخیر مایعات به کار می رود که برروی دستگاه تقطیر بسته میشود.

 

 

 

مثلث نسوز : مثلثی است فلزی که از سه قطعه روکش چینی نسوز ساخته شده است و  از آن برای نگه داشتن بوته چینی در هنگام گرم کردن استفاده میشود.

 

 

 

سوهان : از آن برای بریدن شیشه های توخالی و صاف کردن محل تیزی شیشه استفاده میشود.

 

 

 

گیره ی حلقه ای : از آن برای قرار گرفتن قیف و گاهی به جای سه پایه برای نگه داری بالن و ... استفاده میشود.

 

 

 

ظرف پتری (پلیت) : برای نگه داری محلولها و نمونه های میکروبی به کار می رود.

 

 

گیره ی کوره :به شکل قیچی است و  برای برداشتن نمونه
ها و
 بوته ی داغ از درون کوره به کار میرود.

 

 

 

 

  میله و پایه : برای بالا نگه داشتن وسایل معمولا به همراه گیره به کار می رود.

گیره : از آن برای نگه داشتن بیشتر وسایل(مانند: ارلن، بالن و ... ) بر روی میله و پایه استفاده می گردد.

 

گیره ی بورت : از آن برای نگه داشتن بورت ، لوله آزمایش ، دماسنج و ... استفاده میشود.

 سه پایه : برای قرار دادن ظرف های ته صاف (مانند: ارلن و بشر و...) به طور غیر مستقیم برروی آتش کاربرد دارد. باید روی آن توری نسوز یا مثلث نسوز قرار داد.

 

توری نسوز : برای جلوگیری از تماس مستقیم آتش با ظرفی که می خواهیم آن را گرم کنیم ( مانند بشر و . . . ) ، ظرف را روی توری نسوز می گذاریم. در وسط توری، ماده ی سفید رنگی به نام "آزبست" وجود دارد که نسوز است.

 

پنس : برای برداشتن و نگه داشتن مقدار کمی ماده ی جامد بر روی آتش و ... به کار می رود.

 

هود آزمایشگاهی :نوعی تهویه ی محفظه دار است. آزمایشهایی را که تولید گازهای سمی می کنند در آن انجام می دهند تا بخارهای سمی به وسیله ی تهویه ی آن، به هوای بیرون آزمایشگاه برود.

کوره : دستگاهی است که برای گرم کردن مواد به مدت طولانی به کار می رود.

درپوش : لاستیکی یا چوب پنبه ای است و برای بستن سر لوله ی آزمایش، ارلن مایر، بالن و ... به کار می رود.

لوله ی رابط : لوله ای شیشه ایست که با گرم کردن روی آتش می توان آن را خم کرد. برای وصل کردن ظرفها ( ارلن، بالن و ... ) به کار میرود.

کاغذ صافی : نوعی کاغذ به شکل دایره است که برای جداکردن مواد جامد از مخلوط ها (مثلا جداکردن نشاسته از آب) به کار می رود. برای استفاده از کاغذ صافی باید آن را در قیف قرار داد.

گیره ی مخصوص دماسنج : برای اتصال دماسنج به میله و پایه به کار میرود.

 منبع:وبلاگ قبلی خودم brokenjazz.lxb.ir


موضوعات مرتبط: زيست شناسي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, | 10:49 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

 

چون  سلول قادر است همه اعمال یک موجود زنده را بطور کامل انجام دهد، بنابراین به عنوان واحد حیات محسوب می‌گردد. ولی از آنجا که همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمان بدن نامیده‌اند. ماده حیاتی تشکیل دهنده سلول را پروتوپلاسم (Protoplasm) می‌نامند که عمده قسمت آن غیر از هسته سلول ، سیتوپلاسم ، محتویات هسته (Karyoplasm) می‌باشد. پروتوپلاسم بوسیله غشایی از محیط اطراف جدا شده است که آن را غشای سلولی یا cell membrane می‌نامند. پروتوپلاسم از آب ، الکترولیتها ، املاح و ماکرومولکولهای آلی مانند پروتئینها ، پلی ساکاریدها ، لیپیدها و اسیدهای نوکلئیک تشکیل شده است که محیط و بستر مناسبی را برای فعالیتهای سلول فراهم می‌کند.

ارگانلها organelles ، ساختمانهای تخصص یافته‌ای هستند که اعمال مختلفی را هدایت می‌کنند و در داخل سیتوپلاسم پراکنده‌اند. در گذشته ، سیتوپلاسم منهای ارگانلها را محلولی بی‌شکل محسوب می‌نمودند و آنرا سیتوزول (مایع سلولی Sytosole) می‌نامیدند. استفاده از تکنیکهای پیشرفته بیانگر آن است که سیتوپلاسم سلول حاوی شبکه بسیار ظریف و پیچیده‌ای از الیاف باریک microtrabecular می‌باشد که همراه اجزای محلول آن در مجموع ماتریکس سلولی (cytomatrix) نامیده می‌شود. ساختمان و عملکرد ارگانلهای سلولی عبارتند از:  

 

 

 

 

غشای سلولی  

غشای سلولی ساختمانی است به ضخامت 7 تا 10 نانومتر که محدوده سلول را معین کرده و به عنوان سدی انتخابی ، مبادله مواد بین سلول و محیط اطرافش را کنترل می‌کند. بنابراین اولین نشانه آسیب سلولی ، متورم شدن سلول می‌باشد که در اثر از بین رفتن قدرت انتخابی غشا و هجوم مواد به داخل سلول بوجود می‌آید. غشای ساختمانی است لیپوپروتئینی یعنی بطور عمده از لیپیدها و پروتئینها تشکیل شده ، با وجود این ، مقدار کمی کربوهیدراتها نیز در ساختمان آن شرکت دارد.   

   

 سلول های گیاهی یک دیواره سلولی سخت و محکم دارند، اما غشای سلولهای جانوری یک لایه دوجداره منعطف از چربی است. چربی هایی که غشا را می‌سازند، یک سر آب دوست دارند و دو دم آب گریز. اگر چربی در محلول آبی قرار داشته باشد، مولکولهای چربی طوری قرار می‌گیرند که دم های آنها در کنار هم باشد و سرهای آب دوست آنها رو به بیرون قرار گیرد. پس اگر غشایی از چربی ساخته شود یک خاصیت فوق العاده خواهد داشت. اگر این غشا پاره شود، دو قسمت باقیمانده خود بخود به هم متصل می‌شوند و غشا ترمیم می‌شود. چربی‌ها به سه دسته طبقه بندی می‌شوند: فسفو لیپیدها، کلسترول و گلیکولپیدها. این سه نوع چربی با نسبتهای متفاوت در تمام غشاها دیده می‌شوند.  

 

 


● نقش پروتئین ها
پروتئین های مختلفی بر روی غشا قرار دارند. بعضی از آنها در طول لایه فسفولیپید گسترده شده اند و برخی دیگر فقط در یک ناحیه مانند یک کانال از عرض غشا عبور کرده اند. این پروتئینها کارهای مختلفی انجام می‌دهند. بعضی از آنها گیرنده مواد، بعض

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ی دیگر آنزیم و عده ای نیز آنتی ژن هستند. بسیاری از این پروتئینها هم نواحی آب دوست دارند و هم گروههای آب گریز. گروههای آب گریز مانند یک لنگر عمل می‌کنند و اتصال بین پروتئین و چربی را محکم می‌کنند. گروه های آب دوست نیز به انتقال مواد کمک می‌کنند.
● انتقال مولکولهای کوچک
چون لایه میانی غشا آب گریز است، مولکولهای قطبی نمی توانند وارد سلول شوند. برای انتقال مولکولهای قطبی راههای مختلفی وجود دارد. پروتئین های مختلفی روی غشا هست که هر کدام وظیفه انتقال مولکولهای خاصی را بعهده دارند. عده ای از این پروتئین‌ها کانال های یک طرفه هستند، یعنی فقط می‌توانند مواد را در یک جهت منتقل کنند. بعضی دیگر سیستم
cotransport دارند، یعنی دو ماده را با هم منتقل می‌کنند. ممکن است دو ماده هر دو در یک جهت منتقل شوند یا اینکه در دو جهت مخالف جابجا شوند. این پروتئین‌ها به شیوه غیرفعال عمل می‌کنند، پس سلولها برای این انتقال‌ها انرژی مصرف نمی کند. مواد در دو جهت طبیعی جابجا می‌شوند، از ناحیه غلیظ تر به ناحیه رقیق تر. 

 

 


کانال های پروتئینی به موادی اجازه عبور می‌دهند که اندازه و بار الکتریکی خاصی داشته باشند. این پروتئین‌ها مانند یک قایق عمل می‌کنند. مولکولهای ماده روی آنها می‌نشیند و از غشا عبور می‌کند. این انتقال هم در جهت طبیعی صورت می‌گیرد. اگر سلول بخواهد ماده ای را از جایی که غلظت آن کم است به جایی که غلظت زیاد است، منتقل کند باید انرژی مصرف کند. این روش، انتقال فعال نامیده می‌شود.
یک مثال برای انتقال فعال، پمپ سدیم - پتاسیم است. این پمپ در کنار کانال نفوذ پتاسیم قرار دارد و سلول با استفاده از این دو پتانسیل الکتریکی غشای خود را تنظیم می‌کند. پمپ آنزیمی سدیم - پتاسیم که با انرژی حاصل از هیدرولیز
ATP کار می‌کند، سدیم را به بیرون و پتاسیم را به داخل پمپ می‌کند. غلظت پتاسیم درون سلول بیشتر می‌شود و در خارج کاهش پیدا می‌کند. در مورد سدیم برعکس است. کانال نفوذ پتاسیم، اجازه می‌دهد که پتاسیم به بیرون تراوش کند و این باعث می‌شود که لایه درون سلول بار منفی پیدا کند.
● گیرنده های غشا
روی غشا تعدادی گیرنده و آنتی ژن قرار دارد. مولکولهایی که باید به آن سلول خاص برسند به گیرنده های سطح سلول می‌چسبند. گیرنده در اثر چسبیدن این مولکولها، یک ماده در درون سلول آزاد می‌کند. آزاد شدن این ماده رفتار سلول را تغییر می‌دهد. به این ترتیب یک پیغام خارجی می‌تواند با یک واکنش از جانب سلول مواجه شود. آنتی ژن‌ها برای شناسایی بیگانه‌ها به کار می‌روند. اگر ماده ای خارجی توسط دستگاه ایمنی شناسایی شود، پیغامی به سلولهای
T فرستاده می‌شود. این سلولها به آن ناحیه می‌آیند و سلول بیگانه را نابود می‌کنند.

 

 

 

ریبوزوم‌ها (Ribosomes)  

ریبوزومها ذرات بسیار کوچک و متراکمی با ابعاد 15 تا 25 نانومترند که عمدتا از 7RNA و مقداری پروتئین ساخته شده‌اند. از نظر ساختمانی از دو زیرواحد کوچک و بزرگ تشکیل شده‌اند که هر دو زیرواحد در هستک ساخته شده‌اند و جهت شرکت در پروتئین‌سازی به سیتوپلاسم منتقل شده‌اند.

 

 

 

 

 

هسته سلول  

هسته ساختمانی است گرد یا بیضوی به ابعاد 5 تا 10 میکرون که همه سلولهای بدن بجز گویچه‌های قرمز حاوی هسته می‌باشند. اغلب سلولها دارای یک هسته ، برخی دارای دو هسته (سلولهای کبدی) و معدودی دارای هسته‌های متعدد می‌باشند (سلولهای عضله مخطط). شکل و موقعیت هسته در هر سلول بستگی به شکل سلول دارد. هسته همه فعالیتهای حیاتی سلول از قبیل سنتز پروتئین ، تقسیم ، تمایز و رشد سلولی را کنترل می‌کند. هسته از نظر ساختمانی از سه قسمت غشای هسته ، کروماتین و هستک تشکیل شده است.   

 

 

 

 

 

 

 

شبکه آندوپلاسمی  

شبکه آندوپلاسمی با میکروسکوپ الکترونی به صورت وزیکولهای پهن یا لوله‌های پهن و دراز منشعب و مرتبط با هم شاهده می‌گردند. این لوله‌ها و وزیکولها شبکه بهم پیوسته و وسیعی را در داخل سیتوپلاسم بوجود می‌آورند که به دو صورت صاف (SER) و دانه‌دار (RER) دیده می‌شود. شبکه آندوپلاسمی صاف فاقد ریبوزوم در سطح خود می‌باشد و با داشتن آنزیمهای خاص وظایفی از جمله متابولیسم لیپیدها ، خنثی‌سازی سموم و ذخیره کلسیم را بر عهده دارد. شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار ، دارای ریبوزوم در سطح خود می‌باشد. بنابراین در پروتئین سازی دخالت دارد.   

 

 

 

 

 

 

دستگاه گلژی  

دستگاه گلژی ، از کیسه‌ها و واکوئلهای پهن محدبی تشکیل شده که بطور موازی روی هم چیده شده‌اند. منحنی بودن کیسه‌های تشکیل دهنده دستگاه گلژی باعث می‌شود که این ارگانل از نظر شکل ظاهری دارای یک سطح محدب (cis) و یک سطح مقعر (Trans) باشد. گلژی معمولا در بالای هسته قرار دارد، ولی جایگاه آن در سلولهای مختلف ممکن است متفاوت باشد. وظیفه گلژی شرکت در پروتئین سازی با همکاری شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار می‌باشد. پروتئینهای ساخته شده در شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار ، توسط وزیکولهای حامل به دستگاه گلژی منتقل می‌گردند. چون وزیکولهای حامل به سطح محدب گلژی اتصال می‌یابند، سطح محدب گلژی را سطح سازنده نیز می‌نامند. در پروتئینهای منتقل شده به دستگاه گلژی ، تغییرات زیر به عمل می‌آید:

  • بریده شدن قطعات اضافی از مولکولهای اولیه
  • افزوده شدن مواد قندی
  • افزوده شدن سولفات
  • افزوده شدن فسفات
  • تغلیظ و بسته‌بندی

این تغییرات ضمن عبور از کیسه‌های متعدد گلژی انجام می‌گیرد و عقیده بر این است که کیسه‌های گلژی از نظر محتویات آنزیمی متفاوت‌اند. پروتئینها پس از بدست آوردن فرم نهایی خود به صورت گرانولهای محصور شده در غشا از سطح مقعر گلژی خارج می‌شوند. به همین دلیل سطح مقعر گلژی را سطح ترشحی نیز می‌نامند.  

 

لیزوزومها  

لیزوزومها با میکروسکوپ الکترونی به صورت گرانولهای متراکمی مشاهده می‌شوند که 0.5 تا 0.05 میکرون قطر دارند و بوسیله غشا محصور شده‌اند. لیزوزومها حاوی تقریبا 50 نوع آنزیم می‌باشند که همه آنها در PH اسیدی فعالند. بنابراین لیزوزوم دستگاه گوارش سلول محسوب می‌شود و قادر به هضم مواد خارجی وارده به سلول و ارگانلهای فرسوده شده می‌باشند.  

 

 

 

میتوکندری  

میتوکندری ارگانلی است گرد یا میله‌ای که ابعاد آن 0.5 تا 1 میکرون می‌باشد. به عنوان مرکز مولد انرژی سلول می‌باشد که قادرند انرژی شیمیایی نهفته در مواد آلی مختلف را به انرژی قابل استفاده سلول یعنی آدنوزین تری فسفات (ATP) تبدیل نمایند. بنابراین هرچه مصرف انرژی سلول بیشتر باشد، اندازه میتوکندری‌ها بزرگتر و تعداد آنها بیشتر خواهد بود و برعکس. حتی در درون سلول میتوکندریها در بخشی از سلول قرار می‌گیرند که نیاز به انرژی جهت انجام فعالیت بیشتر باشد.

میتوکندری بوسیله دو غشای بیرون و درونی محصور شده که غشای بیرونی صاف ولی غشای درونی دارای چینهای تیغه مانندی است که "کریستا" (
crista) نامیده می‌شود و فضای بین دو غشا را "فضای بین غشایی" و فضای محدود شده بوسیله غشای درونی را "ماتریکس میتوکندری" می‌نامند که محتوی پروتئین ، DNA ، گرانولهای ریز و متراکمی مملو از کلسیم ، منزیم ، فسفات و ساختمانهای ریبوزوم مانند می‌باشد.   

  

 

 

واژه ای یونانی مرکب از دو بخش mito به معنی نخ و chonderia به معنی دانه است

     وجود میتوکندی اولین باردر سال 1890 توسط ریچارد التمن(richard altman) المانی گزارش شد و بیوبلاست نام گرفت در سال 1897 benda  اجزا اصلی انرا توصیف کرد و نام میتوکندریون به ان داد

      جزئیات بیشتر میتوکندری ها به وسیله ی پالاد گزارش شده است

       بیشتر ساختار های غشادار در یاخته های یوکاریوت ، از غشای سیتوپلاسمی منشا می گیرند

       اندامک های سیتوپلاسمی کاملا مشخص یاخته اند

 

نقش میتوکندری : فسفوریل دار کردن اکسایش مواد غذایی .انرژی زاست 

تخصص ان در ساخت نوعی انرژی شیمیایی به نام ادنوزین تری فسفات (ATP) است

منشا میتوکندری :

در این مورد سه حالت در نظر گرفته شه است :

1.       ساخت میتوکندری جدید:

·         برای ایجاد میتوکندری حفره های سیتوپلاسمی تشکیل می شود ، که این روند با جوانه زدن و تغییر غشای پلاسمایی همراه است .جوانه ها رشد می کنند و در انها حجره هایی به وجود می اید بدین ترتیب کریستا تشکیل می شود

2.       تغییر سیستم یر میتوکندریایی به میتوکندری :

·         مطالعه ی یاخته ی کبد موش و تار عصبی خرچنگ ماهی نشان می دهد میتوکندری از غشای پلاسمایی چین خورده و شبکه ی اندوپلاسمی منشا گرفته اند .

·         در برخی حالات میتوکندری از لایه لایه شدن غشای هسته به وجود می اید

·         برخی معتقدند میتوکندری در ابتدا باکتری بوده که با یاخته های یوکاریوت همزیستی داشته اند

3.       همانند سازی میتوکندری:

·         هر میتوکندری محتوی یک یا چند مولکل DNA است که در بخش مرکزی ان قرار دارد

وجود DNA,RNA و پروتئین ها همچنین سیستم سنتز فسفولیپید و مسیر ها پیچیده ی متابولیمی همه دلیل بر منشا میتوکندری از میتوکندری قبلی است  

 

       میزان سنتز میتوکندر توسط هسته کنترل می شود

      مقدار RNAموجود در میتوکندری حداقل 20 بار بیش از DNAاست و تقریبا همه ی انواع tRNA در ان موجود است

      وجود mRNA و ریبوزوم هادر میتوکندری نشان می دهد که سنتز پروتئین به طور کامل درون میتوکندری انجام می شود

    میتوکندری در همه ی یاخته های یوکاریوتی یافت می شود و یک یاخته ی همزیست اکثریت است

      تغییرات انرژی در یاخته با مداخله ی میتوکندری و کلروپلاست انجام می شود     

     مهمترین نقش میتوکندری انتقال یون از غشای خود است

در رنگ امیزی با سبز ژانوس«ب» قابل مشاهده است این رنگ با انزیم های تنفسی واکنش های ویژه ای نشان می دهد

محل و تعداد میتوکندری ها :

میتوکندری ها در پروکاریوت ها وجود ندارد اما در همه ی یاخته های یوکاریوت یافت می شود

به طور یکنواخت در سیتوپلاسم پراکنده اند با وجود این در برخی حالات ، در جاهایی نیازمند به انرژی فراوان مستقر می شوند

تراکم در یاخته های ماهیچه ای ( اطراف میوفیبریل ها ) ،یاخته های ترشحی(مسیر فعالیت ترشحی ) و تاژک ها بیشتر از سایر نقاط است  

 

 

یاخته های مختلف

تعداد میتوکندری

کرومولولینا

1

امیب (chaos chaos)

500000

کبد موش

1000 – 1500

یاخته ها ی سرطانی

تعداد میتوکندری کمتر از حد عادی

یاخته های گیاهان

نسبت به جانوران کمتر (کلروپلاست این نقش را بر عهده دارد)

 

ساختار و ترکیب شیمیایی :

بر اساس مرحله ی فعالیت یاخته ای ، از شکل دانه دانه ای تا رشته ای متغییر است  

 

یاخته

شکل میتوکندری

مخمر

کروی

کلیه

بیضوی

کبد

کشیده

کشنیز

یک انتهای میتوکندری متورم

 

میتوکندری از دو غشا تشکیل شده است :

1.       غشای بیرونی (صاف)

2.       غشای درونی( چین خورده )

چین خوردگی هایغشای درونی کریستا ها را به وجود می اورد

 

اندازه ی میتوکندری :

اندازه ی میتوکندری متغییر است اما بیشتر در حدود 5/0 میکرون عرض و 7 میکرون طول دارد و تقریبا اندازه ی یک باکتری ست 

اندازه و شکل میتوکندری در حالت متابولیسمی نیز تغییر می نئد هر چه جوانتر باشد کروی و هرچه پیر تر شود کروی می شود  

پراکسی‌زوم  

پراکسی‌زومها در گذشته میکروبادی Microbody نیز خوانده می‌شدند. ارگانلهایی هستند شبیه لیزوزومها که حاوی آنزیمهای هیدروکسی اسید اکسیداز ، O - آمینو اکسیداز و کاتالاز می‌باشند که دو آنزیم اولی در تولید پراکسید هیدروژن H202 دخیلند و آنزیم کاتالاز سبب تجزیه آن به آب و اکسیژن می‌شود.

با توجه به فراوانی آنزیم کاتالاز در پراکسی‌زومها ، عقیده بر این است که سلولها را از اثرات سمی
H2O2 حفظ می‌کنند که در سلولهای کبدی و کلیوی به تعداد فراوان یافت می‌شوند. منشا این ارگانل به عقیده بعضی ، شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار و به عقیده برخی دیگر شبکه آندوپلاسمی صاف می‌باشد.  

 

سانتریولها   

سانتریولها به صورت دو ساختمان میله‌ای کوتاه و عمود بر هم در مجاورت هسته سلول قرار دارند و با سیتوپلاسم اطراف خود "سانتروزوم" نامیده می‌شود که قبل از تقسیم سلول همانندسازی می‌کنند و به قطبین سلول مهاجرت کرده و در دو سر دوکهای تقسیم قرار می‌گیرند. هر سانتریول ، استوانه‌ای است به قطر 0.2 میکرون و به طول 0.5 میکرون که دیواره آن از 9 سری میکروتوبول سه‌تایی تشکیل شده است. سانترویولها برای تشکیل مژه و تاژک ضروری‌اند. ارگانلهایی که تاکنون مورد بحث قرار گرفتند، همگی به‌وسیله غشا محصور شده‌اند، ولی ارگانلهایی نیز وجود دارند که فاقد غشا هستند و شامل میکروتوبولها و میکروفیلامنتها می‌باشند. 

 

 

اجزای غیر زنده سلولی  

اجزای غیرزنده سلولی ، بطور عمده شامل مواد غذایی ذخیره ‌شده ، شامل پروتئینها ، چربیها ، گلیکوژن و پیگمانها مثل ملانین و مواد زاید انباشته شده در داخل سلول می‌باشند. 

  

 

 

 منبع:

http://hadaf91.samenblog.com/23



برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, | 10:43 | نویسنده : مهدي مهدوي |

ساختار باکتری‌ها

پوشینه یا کپسول در بعضی از باکتری‌ها، غلاف ژلاتینی چسبناکی دیواره اسکلتی را احاطه کرده است که توسط باکتری‌ها ساخته شده و به خارج ترشح می‌گردد و جنس پوشینه بیشتر از پلی ساکاریدها همراه با مواد دیگر است.

تاژک از واحدهای پروتئینی به نام فلاژین تشکیل شده و قابل ترمیم بوده و وسیله حرکت باکتری هستند. معمولاً طول آن چند برابر طول باکتری است. آرایش تاژک در باکتری‌های تاژکدار بصورت تک تاژکی، دو تاژکی، چند تاژکی سطحی است.

تار یا پیلی به دو صورت جنسی و چسبنده وجود دارد و در عمل تحرک بی تأثیر است. پیلی در حقیقت به باکتری های دیگر می چسبد این ارگانل باکتری باعث انتقال میکروب وِ دانای می باشد

دیواره در بیرون غشای پلاسمایی بوده و سبب استحکام باکتری شده و به آن شکل می‌دهد. وجود دیواره برای رشد و تقسیم باکتری‌ها لازم است.

غشای سیتوپلاسمی به صورت پرده نازکی در داخل دیواره باکتری قرار دارد و متشکل از مولکول‌های چربی و پروتئینی است.

نیام‌تن (مزوزوم)ها از فرورفتگی غشای سیتوپلاسمی به درون سیتوپلاسم حاصل می‌شود و اغلب در محل تقسیم دیواره وجود دارند و در عمل تقسیم DNA، تقسیم یاخته‌ای و تبدیل باکتری به هاگ دخالت می‌کنند.

اجزای سیتوپلاسم رناتن(ریبوزوم)ها مواد ذخیره‌ای ماده زمینه کروماتومور ماده ژنتیکی که DNA آنها غالباً به صورت یک فام‌تن(کروموزوم) تاخورده و بهم فشرده است.

یادآوری شود که باگذشت زمان و انباشته شدن مواد زاید و کاهش مواد غذایی سرعت تولیدمثل برابر با سرعت مرگ میشود.


موضوعات مرتبط: زيست شناسي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 مهر 1392برچسب:, | 15:55 | نویسنده : مهدي مهدوي |

انواع باکتری ها

نوشتار اصلی: انواع باکتری ها

باکتریهای پست

این باکتریها تک یاخته‌ای بوده و اگر کروی یا بیضوی باشند، کوکوس و اگر میله‌ای شکل یا دراز باشند، باسیل و اگر خمیده باشند ویبریون و چنانچه مارپیچی شکل و غیرقابل انعطاف باشند، اسپریل و اگر فنری و قابل انعطاف باشند، اسپیروکت نامیده می‌شوند.

باکتریهای عالی یا رشته‌ای

این باکتری‌ها رشته مانند و اغلب غلاف‌دار هستند و اغلب اوقات شاخه‌های حقیقی ایجاد کرده، میسلیوم تشکیل می‌دهند و چون تشکیلات منشعب ایجاد می‌کنند، لذا اکتینومیست نامیده می‌شوند. بنابراین باکتری‌ها از نظر شکل به ۶ گروه گرد، دراز، خمیده، مارپیچی، فنری و منشعب تقسیم می‌شوند.

نحوه تقسیم و طرز قرار گرفتن باکتری‌ها

اگر شکل باکتری کروی باشد آن را کوکوس واگر میله ای باشد آن را باسیل می نامند . اشکال دیگری نیز مانند ویبریو وجود دارند .

دیپلوکوکوس : تقسیم فقط در یک سطح انجام می‌گیرد و باکتری‌ها دو به دو، به یکدیگر اتصال دارند.

استرپتوکوکوس : تقسیمات یاخته ای در یک سطح انجام می‌شود و چند باکتری به‌دنبال هم قرار می‌گیرند.

تتراد : اگر تقسیم در دو سطح عمود بر هم باشد اشکال چهارتایی بوجود می‌آید.

سارسین : تقسیم یاخته در سه سطح عمود بر هم انجام می‌شود و توده‌های هشت تایی شبیه پاکت پستی بوجود می‌آید.

استافیلوکوکوس : تقسیمات یاخته بطور نامنظم در سطوح مختلف انجام می‌گیرد و اشکالی شبیه به خوشه انگور بوجود می‌آید.


موضوعات مرتبط: زيست شناسي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 مهر 1392برچسب:, | 15:53 | نویسنده : مهدي مهدوي |
 
در یک آزمایش جدید معلوم شد که ترس از ریاضیات می‌تواند شبکه‌های درد را در مغز فعال کند.

 

به گزارش ایسنا، متخصصان علوم پزشکی دانشگاه شیکاگو در این آزمایشات دریافته‌اند اضطراب ناشی از کلنجار رفتن با ریاضیات می‌تواند مناطقی را در مغز فعال کند که با تجربه به احساس دردهای جسمی و تشخیص تهدید غریزی، مرتبط هستند.

 

به گزارش سایت اینترنتی فیزورگ، این مطالعه به سرپرستی دکتر یان لیونز نشان داد در افرادی که هنگام مواجهه با مسائل ریاضی اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند، مناطقی از مغز که با احساس درد فیزیکی ارتباط دارند به فعالیت می‌افتند و هرچه این اضطراب و دلشوره بیشتر باشد این فعالیت عصبی نیز شدیدتر می‌شود و بنابراین احساس درد افزایش می‌یابد.

 

این متخصصان در بیانیه‌ای یادآور شدند: ما در این آزمایشات اولین مدرک عصبی را ارائه کرده‌ایم که نشان‌دهنده طبیعت تجربه فیزیکی مرتبط با ترس از ریاضیات است.

 

در مطالعات قبلی نیز نشان داده شده بود که سایر انواع استرس‌های روانی مانند انزوای اجتماعی و یا شکست عاطفی نیز می‌توانند احساس دردهای جسمی را در انسان بروز دهند اما در مطالعه جدید درواقع برای اولین بار واکنش درد مرتبط با حضور در یک موقعیت ایجاد اضطراب به جای خود حادثه استرس‌زا، آزمایش شده است.

 

در این آزمایش معلوم شد که حتی حضور در یک موقعیت ناخوشایند و نگران‌ کننده نیز پیش از اینکه حادثه‌ای رخ بدهد می‌تواند مناطق عصبی را با ایجاد درد جسمی ارتباط داده‌اند را فعال سازد و عملا احساس درد بدنی در انسان بوجود آورد.

 

این مطالعه در مجله پلوس وان منتشر شده است.


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 مهر 1392برچسب:, | 15:22 | نویسنده : مهدي مهدوي |
 
مارتین هوارد، ریاضیدان مرکز پل جان اینس اذعان کرد: این نخستین نمونه عینی از انجام محاسبات علمی و ریاضیاتی طی فرآیندهای زیستی است.  
 
مطالعات محققان مرکز پل ‌جان اینس انگلیس نشان می‌دهد هنگامی که گیاهان در طول شب جهت تولید غذا به نور خورشید دسترسی ندارند، برای جلوگیری از گرسنگی، میزان نشاسته مصرفی خود را با استفاده از محاسبات دقیق و پیچیده ریاضی تنظیم می‌کنند.
 
 
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری رویترز، محققان اعلام کردند گیاهان در طول شب با کمک مکانیسم‌هایی که داخل برگها انجام می‌شود میزان حجم نشاسته ذخیره شده در برگها را تخمین زده و آن را تا طلوع آفتاب تنظیم می‌کنند. اطلاعات راجع به زمان به واسطه یک ساعت درونی که مشابه ساعت داخلی بدن انسان است تامین می‌شود.
 
الیسون اسمیت زیست‌شناس گوارشی می‌گوید: حجم محاسبات ریاضی صورت گرفته از سوی گیاهان در رشد و محصول‌دهی آنها ضروری است.
 
وی افزود: اطلاع از چگونگی رشد گیاهان در طول شب همچنین می‌تواند منجر به گشودن راه‌های جدید جهت تولید محصولات زراعی بیشتر شود.
 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 19 مهر 1392برچسب:, | 15:16 | نویسنده : مهدي مهدوي |

 

کميسيون بررسي نشريات علمي كشور مرجع تعيين اعتبار علمي مجله‌هاي علمي كشور است. در آیین نامه کمیسیون تعریف فشرده ای از مقالات این دو نوع مجله ارائه شده است، اما در ادامه تعریف جامع­تری را مشاهده خواهید کرد:
1) مقالات علمي-پژوهشي:

هر توليدي كه به دنبال جستجوي حقايق و براي كشف بخشي از معارف و نشر آن در  ميان مردم و به قصد حل مشكلي يا بيان انديشه اي در موضوعي از موضو ع هاي علمي، از طريق مطالعه اي نظام مند، براي يافتن روابط اجتماعي ميان پديده هاي طبيعي به دست آيد و از دو خصلت اصالت و ابداع برخوردار باشد و نتايج آنها به كاربردها، روشها و مفاهيم و مشاهدات جديد در زمينه علمي با هدف پيشبرد مرزهاي علمي و فن آوري منجر گردد، علمي - پژوهشي قلمداد مي شود.

مخاطبين اصلي اين گونه مجلات پژوهشي، اساتيد دانشگاهها، دانشجويان دوره هاي دكتري و كارشناسي ارشد، پژوهشگران شاغل در مراكز علمي، تحقيقاتي و توليدي هستند.
2) مقالات علمي-ترويجي:

اين گونه مقالات به مقالاتي گفته مي شود كه به ترويج يكي از رشته هاي علوم مي پردازد و سطح آگاهيها و دانش خواننده را ارتقاء مي بخشند و او را با مفاهيم جديد علمي آشنا مي سازد. اين گونه مقالات مي توانند به صورت تأليف و يا ترجمه باشند . اصولاً مقالات ترويجي فقط براي اشاعه دانش بشري و عالمانه كردن آن و جهان پيراموني آن است و هدف ديگري ندارد.

اينگونه مجلات دستاوردهاي علمي، فني و حرفه اي آموزنده و جالب را به زباني ساده براي افراد داراي تحصيلات دانشگاهي، دانش آموزان سالهاي بالاي دبيرستانها، صنعتگران، مخترعين، مبتكرين و افراد داراي تحصيلات غيركلاستيك ارائه ميدهند.


موضوعات مرتبط: رياضي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 18 مهر 1392برچسب:, | 15:51 | نویسنده : مهدي مهدوي |
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 39 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.